بازگشت

گروه: اطلاعات عمومي
 
 
مرکز پاسخگو:تبيان
موضوع اصلي:قيام امام حسين (ع)
موضوع فرعي:قيام امام حسين (ع)
سؤال:آيا قيام امام حسين (ع ) خروج بر امام المسلمين يزيد نبوده است ؟
جواب:

امـامـت و پـيـشوائي و رهبري جامعه اسلامي , مسئله اي عقلي و شرعي است كه در شريعت مبين اسـلام جـايـگاهي والا و مهم دارد و از نخستين روز علني شدن دعوت پيامبر گرامي اسلام (ص ) مـورد تـوجـه آن حضرت قرار گرفت و در همان جلسه اعلام نمود : هركس در اين مجلس به من ايـمـان آورد و رسـالـت مرا پذيرفت , پس از من جانشين من خواهد بودو در قرآن كريم از رهبري جـامعه و امامت مردم به عنوان عهدي الهي ياد شده كه به ظالمين نمي رسد , به طوري كه وقتي حـضـرت ابـراهـيم خليل الرحمن از خداوند درخواست امامت را براي ذريه خويش نمود , خداوند متعال فرمود : ( لاينال عهدي الظالمين ,(1) امامت عهد من است و اين عهد به ظالمين نمي رسد ) .فـقهاي اسلام براي پيشوايي جامعه اسلامي شرايطي را ذكر كرده اند كه يكي از مهم ترين شرايط مـسـئله عدالت و رعايت نمودن انصاف در ميان مردم مي باشد . البته اگر چنانچه شخصي داراي تمام شرايط رهبري گرديد , اطاعت از او واجب بوده و قيام بر ضد اوحرام مي باشد و اگر چنانچه شـخـصـي بـر ضـد او قـيام نمايد , خروج بر امام مسلمانان محسوب گشته و باعث ارتداد از دين مـي گـردد .حـال بـايـد ديـد آيا يزيد بن معاويه داراي چنين صفات و شخصيتي هست كه بتواند امـام الـمـسـلـمـين باشد تا قيام بر ضد او حرام باشد ؟ مورخان درباره خصوصيات يزيد بن معاويه نـگـاشته اند كه از ريختن خون مردم لذت مي برد , (3) او علاقه مفرطي به شرب خمر داشت و در ايـن راه چـنـان افـراط مـي كـرد كـه عامل مرگ وي را آشاميدن بيش ازاندازه شراب دانسته اند . (3)يـزيـد بن معاويه همان كسي است كه فرزند رسول خدا (ص ) را كشت و فرزندان و حرم رسول اللّه (ص ) را به اسارت برد و در آن هنگام منكر وحي گرديد : ( لعبت هاشم بالملك فلا خبر جا و لا وحـي نـزل ) پـس از واقـعه كربلا , يزيد دستور داد تا مردم مدينه قبر مبارك رسول خدا(ص ) را با مـنـجـبـيـق گـلوله باران نمايند .صفحات تاريخ پر از جناياتي است كه يزيد بن معاويه در طول حكومت كمتر از چهارسال خود انجام داده است . به اين خصوصيات چگونه مي توان امامت يزيد بن مـعـاويـه راپـذيرفت و او را شايسته و لايق مقام خلافت و جانشيني رسول خدا (ص ) دانست ؟امام حسين (ع ) هم به همين انگيزه كه يزيد شايسته چنين مقامي نيست و سكوت درمقابل حكومت او مساوي بااز بين رفتن اسلام است , او از بيعت با يزيد امتناع ورزيدو فرمود : ( مثلي لا ابايع يزيد ) يا در جـايـي ديـگـر فرمود: ( فعلي الاسلام السلام ).و در جايي ديگر انگيزه خويش را, اصلاح امور و احـيـاي سـنت جد بزرگوارش رسول خدا(ص )لم اخرج اشدا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما انما خرجت لطلب الاصلاح في امه جدي ومي داند و مي فرمايد: ( اني اريد ان امر بالمعروف و انهي عن الـمنكر و اسير سيره جدي و ابن علي بن ابيطالب ) . (4)امام به صراحت قيام خود را خروج بر امام الـمسلمين نمي داند , زيرا كه امامت يزيدبن معاويه را بي اساس دانسته و آن را باعث هدم اسلام و نـابـودي سـنـت رسول خدا (ص )مي داند , بر همين اساس فرمود كه قيام من خروج نيست , بلكه بـراي اصلاح امور واحياي سنت جدم و پدرم علي بن ابيطالب قيام نموده ام .بنابراين , نه تنها قيام امام حسين (ع ) خروج بر امام المسلمين نبوده است , بلكه قيامي است كه بايستي انجام مي گرفت , تا آنان كه به ناحق بر كرسي خلافت رسول خدا (ص ) تكيه زده اند رسوا شوند و به دنيا و مسلمانان معرفي گردند .