جواب:
اولاً، از كجا معلوم كه تقاضاي مردم از امام حسين(ع) بعد از نقض پيمان به وسيله معاويه بوده باشد؟ زيرا ممكن است به مجرد امضاي عهدنامه و حتي قبل از عهد شكني معاويه، مردم اين تقاضا را از امام حسين(ع) كرده باشند. ثانياً، عدم پايبندي معاويه به عهدنامه، ممكن است يك جنبه خطابي و تبليغاتي در ميان لشكر خود داشته و جنبه رسمي نداشته باشد. ثالثاً، عدم پايبندي عملي معاويه به عهدنامه مربوط به بعضي از مواد آن بوده است نه همه آن، در نتيجه به آن بند كه طرفين عليه هم لشكركشي نكنند عملاً پايبند بوده است. رابعاً، بر فرض كه معاويه عهد را به طور كلي شكسته باشد؛ ولي تا مادامي كه خود امام حسن(ع) به جهت شرايط خاص آن زمان، به آن عهدنامه پايبند بوده، معنا نداشت امام حسين(ع) اقدام به نقض آن كند؛ زيرا در زمان امام حسن(ع) امام واجب الاطاعه ايشان بودند و هر گونه مخالفت با تصميمات آن حضرت جايز نبود. خامساً، اگر اين تقاضا در زمان امامت امام حسين(ع) نيز صورت گرفته باشد، ايشان با در نظر گرفتن شرايط زمان و درك عدم تغيير آن، مي توانند. چنين جمله اي را فرموده باشند (يعني تشخيص من همان تشخيص برادرم امام حسن(ع) است). از اين رو از تغيير شرايط و روي كار آمدن يزيد امام حسين(ع) قيام فرمودند.
|