جواب:
و آرزوي توفيق روز افزون براي شما، جهت شناخت معارف الهي؛ وقايع اجتماعي هميشه امكان تكرار را دارند. جرياني مثل جريان عاشورا جرياني بسيار سنگين بود كه پس از گذشت قرن ها روز به روز ياد و خاطرة آن در ميان مردم زنده تر مي شود. براي بهره وري از معنويّت عاشورا و دچار نشدن به سرنوشت مردم كوفه بايد عواملي كه دست به دست هم دادند تا اين حادثه اتفاق بيفتد، بررسي شود، تا انشاءا... سعي كنيم آن عوامل را در خودمان از بين ببريم. ريشة تمام انحرافات فردي و اجتماعي به انحراف دو محور بر مي گردد: الف)- انحراف در تفكر، بينشو شناخت: عده اي در اسلام بودند كه پيامبر (ص) را واقعاً قبول نداشتند و حوصله بحث و گفتگو و مطالبة دليل و معجزه را هم نداشتند. اگر رئيس قبيله اي مسلمان مي شد، بقية افراد قبيله هم به دنبال او مسلمان ميشدند. اگر روز بعد همين رئيس كافر و مرتد شد، سايرين هم از اسلام برمي گشتند. اگر در تاريخ عاشورا خوب دقت كنيم مي بينيم كه تعدادي از افراد لشكر عمر سعد را همين افراد تشكيل مي دادند. پس بايد از تقليد ناروا و كوركورانه پرهيز كنيم. بايد براي اثبات عقايد خودمان در پي يافتن دليل باشيم و مباني فكري خودمان را محكم كنيم و حق را درست بشناسيم كه در مواقع لزوم بتوانيم حق را درست تشخيص دهيم. ب)- انحراف در ميل، هوس، انگيزه و جاذبة اجتماعي. گاهي با وجود اينكه انسان مي داند كاري بد است، مبناي عقلاني ندارد و براي اجتماع هم ضرر دارد، اما به خاطر ارضاي هوي و هوس خود آن كار را انجام مي دهد. انسان با وجود اينكه راه را ياد گرفته، آن را شناخته و اثبات مي كند و مدتها آن راه را ميپيمايد، ولي دلبستگيها و آرزوهايي دردلش نهفته است كه در دوران هاي مختلف زندگي، فرصتي براي بروز و ظهور پيدا نكرده است و روزي اين آرزوها جوانه مي زند و در دل ظاهر مي شود و با ظهور خود در رفتار انسان تأثير ميگذارد، تصميم ها راتبديل به ترديد و پيشروي ها را تبديل به توقف و گاهي تبديل به عقب گرد مي كند، و در نتيجه انسان بر خلاف شناخت خود عمل مي كند. درست مانند جرياني كه در كوفه اتفاق افتاد؛ نامه هايي كه از سر محبت براي امام نوشته شد، و حب دنيا باعث شد كه آن قلم ها تبديل به شمشير شود. وقتي انسان ريشة تعلّقات و دوستي نسبت به لذتهاي زودگذر دنيا را از دل خود ريشه كن نكند روزي خواهد رسيد كهبه خاطر رسيدن به دنيا حق را كنار بگذارد. پس از ريشه يابي علل انحرافات، اهداف آن حضرت را براي قيام مدّنظر قرار داده و در راه احياي فرهنگ شهادت تلاش كنيم. امام (ع) براي امر به معروف و نهي از منكر قيام فرمود، ما نيز سعي كنيم وحية بي تفاوتي نسبت به اطراف خود را در درون خود از بين ببريم و سنت امر به معروف و نهي از منكر را احيا كنيم. براي شناخت بيشتر نسبت به جريان عاشورا، بسيار مطالعه كنيم، زياد تفكر كنيم. در پايان بايد به اين نكته توجه نمود كه انديشة امام حسين(ع) تا قيامت زنده است، همچنانكه انديشه و تفكر يزيد هم هست و انسان در هر زماني خود را بر سر دوراهي اين دو تفكر و روش زندگي مي بيند، بهره وري بيشتر از عاشورا اين است كه انسان با توجه و تفكر دقيق به جريان عاشورا و تطبيق جريانات كربلا با زندگي امروز به تشخيص صحيح حق از باطل برسد، و تصميمي را بگيريد كه اصحاب امام حسين (ع) گرفتند. و در آخر براي فرج منتقم خون حسين(ع) و احياي اسلام بسيار دعا كنيم و براي ارتباط قلبي بيشتر با ايشان بسيار صدقه دهيم.(1) منابع و مآخذ: 1) برگرفته از: در پرتو آذرخش، استاد محمد تقي مصباح يزدي
|