جواب:
مختار سال اول هجري در طائف متولد شد و پدرش « ابو عبيده ثقفي» از صحابه است . مادرش «دومه » بارها درخواب , بشارت داشتن فرزندي شجاع را ديده بود . و اما هنگام ورود« مسلم بن عقيل» به كوفه مختار ميزبان اوست . مختار براي آماده سازي زمينه و سرباز گيري به اطراف كوفه مي رود كه مسلم با مشكلات كوفه روبرو مي شود . بمحض اطلاع مختار به كوفه باز مي گردد . و با گروهي از سربازان « ابن زياد»كه خبر كشته شدن مسلم را ميدهند مي جنگد و فرمانده آن سربازان را ميكشد مختار هنگام واقعه عاشورا در زندان اسير است . بالاخره با تحمل و رنجها و شكنجه ها از زندان آزاد ميشود . بي پروا سخن گفتن او در برابر حكومت ظلم يك خصيصه اخلاقي اوست . مختار در فكر انجام يك كار بنيادي براي حريم ولايت است و به قيام مي انديشد تا زمينه حكومت براي امام سجاد «عليه السلام » فراهم شود . مختار هنگام حمله سربازان يزيد به مدينه و مكه كه بعدا واقعه عاشورا اتفاق افتاد درمكه حضور داشت و مبارزه كرد . او براي كسب اجاز از امام سجاد «عليه السلام » نزد «محمد بن حنيفه » ( فرزند امام علي «عليه السلام » مي رود تا توسط او كسب اجازه كند مختار به سخنراني و روشنگري مردم مي پردازد ولي بار ديگر به زندان مي رود وي از طريق سفارش « عبد اله بن عمر» كه شوهر خواهر اوست ودر دربار نفوذ دارد آزاد مي شود , البته به شرط سوگند و ضمانت از وي او هنگاميكه آزاد شد, گفت : چقدر نادانند ,گمان ميكنند من به اين سوگند پايدار خواهم ماند مختار توانست فرزند مالك اشتر يعني: ابراهيم بن مالك اشتر را نيز همراه خود سازد . در اين زمان در كوفه درگيرهاي درون شهري انجام مي شد كه بالاخره منجر به فتح كوفه گرديد . جالب است بدانيد كه اكثريت آناني كه به مختار پيوسته بودند ايراني بودند . مختار در كوفه به ساماندهي حكومت پرداخت و آماده نبرد با لشكريان شام به فرماندهي عبيد اله بن زياد و منافقان داخلي شد . در نبردي سپاه هزار نفري عبيد اله , سپاه 3 هزار نفري مختار به فرماندهي يزيدبن انس طي دو مرحله نبرد , به پيروزي رسيدند . مختار دنبال انتقام از قاتلان امام حسين «عليه السلام » بود . از جمله اين افراد شمر ملعون و حرمله بودند . عمر سعد هم كه از طريق مردمي ارجمند از مختار امان نامه گرفته بود , بالاخره خودش با رفتارش امان نامه را لغو كرد و سرش از بدن جدا شد . عبيد اله بن زياد هم طي نبردي كشته مي شود و سرش را براي مختار مي آورند كه او نيز آن را براي امام سجاد «عليه السلام » مي فرستند . مقر حكومت مختار كوفه است و امويان و زبيريان مردم سست ايمان هر روز بيشتر از قبل بر ضد او موضع مي گيرند . مختار لباس رزم مي پوشند و به جنگ به زبيريان ميرود ولي مجبور به عقب نشيني شده و در دار الاماره قريب چهار به ماه محاصره مي شنوند,درحاليكه دشمن مانع رسيدن آب و غذا به آنها بود . بالاخره مختار شجاعانه با 19 نفر از افرادش تصميم به آخرين يورش مي گيرند . او غسل مي كند و با همسرش و داع مي كند و بخود عطر مي زند و در دار الاماره باز مي شود و شهادت را در آغوش ميگيرد در حاليكه نيمه ماه مبارك رمضان سال 67 هجري است و بادهان روزه به سوي مولاي خود مي شتابد. واما در باره قيام حضرت امام سجاد «عليه السلام » و حضرت زينب « سلام الله عليها » : آن دو بزرگوار در نهايت غربت و تنهائي قيامشان را در صبر و بردباري و روشنگري افكار مردم قرار دارند تا اسلام كه به شدت روبه تحريف مي رفت از انحطاط به دور ماند . در اين زمينه بايد اشاره كرد كه در اثر اين روشنگري ها و اين انزواي سياسي مردم به تدريج از حالت بي اعتنائي به خاندان پيامبر در آمدند و معرفي اسلام اصيل از طريق اخلاقي حسنه كه زبانزد خاص و عام بود , ممكن شد. قيام به معناي جهاد و ايجاد نياز به بستر سازي و شرائط خاص اجتماعي دارد كه در زمان امامت چهارم با توجه به حادثه كربلا او سلطه يكجانبه امويها و شهادت بهترين , مردان خدا و سكوت و دنيا طلبي اكثرشيعيان به صلاح نبود و امام در شرايط سخت و خفقان آور در قالب كلام و دعا رسالت امامت را پيش برد . منابع : 1-كتاب , امام در عنيت جامعه , استاد رسول جعفريان مهدي پيشوايي , دوران امام چهارم 2-سيره پيشوايان , مهدي پيشوايي
|