بازگشت

گروه: اطلاعات عمومي
 
 
مرکز پاسخگو:مؤسسه پيوند با امام
موضوع اصلي:فلسفه عزاداري
موضوع فرعي:مجالس عزاداري براي امام حسين (ع)
سؤال:مجالس عزاداري ما براي امام حسين( با توجه به اين كه مي بينيم به مرور زمان خرافاتي هم به آن افزوده شده و اگر مقايسه اي داشته باشيم اين وضع را با قرون وسطي شباهتهايي را پيدا مي كنيم با اين حال آيا بايد منتظر رنسانسي ديگر باشيم؟


جواب:

در مورد سؤال و مقايسه اي كه به عمل آورده ايد بايد به عرضتان برسانيم كه هرگاه افراد از رسالت خويش در خصوص تفكر و انديشه و درك و فهم دقيق مطالب و حقايق در زمينه هاي گوناگون شانه خالي كنند، جامعه گرفتار تحريف و انحراف و انتشار شايعاتي مي گردد كه با واقعيت فرسنگها فاصله دارد. درثاني، زماني بازار تحريف و شايعه در هر موضوعي داغ مي شود كه گوش شنوايي باشد. اگر هر فردي بر خود لازم بداند به هر چيزي گوش نسپُرد، و يا آنچه را كه مي شنود قبل از نقل در پي صحت و سُقم آن برآيد، عملاً زمينه براي انتشار شايعات و مطالب خلاف واقع فراهم نمي گردد، و اين يك مطلب كلي است كه بايد در هر موضوعي مورد توجه جدّي قرار گيرد.
در خصوص واقعه عاشورا جاي ترديد نيست كه مانند هر واقعة تاريخي ديگري، اين واقعه نيز از تحريف مصون نمانده. برخي از اين تحريفات توسط عمّال اموي و بني العباس عمداً وارد اين جريان گرديده، تا به زعم خويش از قداست و عظمت اين حماسه بينظير بكاهند. و برخي نيز زائيدة افكار و انديشه هاي عوام است. و جاي بسي تأسف است كه برخي گويندگان ناآگاه و كم معلومات براي گرم كردن مجلس خود به نقل اين تحريفات پرداخته اند. ا ما جاي شكر دارد كه تشخيص اين خلاف گوييها كاردشواري نيست. با قدري تأمّل و انديشه و شناخت و مطالعه دربارة شخصيت پيشوايان و اولياء دين الهي، براحتي مي توان به كذب اين اخبار و نقل ها پي برد. لذا اينكه اين تحريفات و تخلفات را با تحريفات و تخلفات قرون وسطايي دين مسيحيت تشبيه بدانيم، كاري است ناصواب، چرا كه كشيشها و پاپهاي قرون وسطي با ايجاد شبهه و بدعتهاي غلط در دين مسيح(، اساس و بنيان اين دين را در معرض خطر قرار دادند و با اِعمال شيوه هاي مستبدّانه مانع تنوير افكار شده و راه تحقّق و تفحّص و رشد و بالندگي عموم را در مباحث علمي و ديني، بدين ترتيب سد كردند. اما قضيه در مورد واقعه عاشورا چنين نيست، اولاً تحريف موضوعات در اين باره سطحي است كه همانگونه كه ذكر گرديد، با اندك مطالعه اي قابل شناسايي است، و اين تحريفات هرگز به گونه اي نبوده كه به اصل واساس اين حادث صدمه وارد كند كه اگر غير از اين بود، هر ساله شاهد شفاف تر شدن و تازه تر شدن اين واقعه در قلوب انسانها نبوديم. و اين خود يكي از بركات اين حماسه بي نظير است. درثاني، علما و فقهاي مكتب تشيع با پيروي از امامان معصوم( ،
هرگز راه را بر فكر و انديشه و تحقيق و تفحّص پيروان خود در شناخت معارف حقة دين سد نكردند، بلكه در طول تاريخ خود همواره در هموار كردن اين راه پيشگام بوده اند و از هر فكر و انديشه نويني كه پرده از حقايق علمي و ديني برگرفته، استقبال كرده اند. چرا كه اينان رهرو مكتب اميرالمؤمنين علي( و فرزندان پاك و شريف و معصوم اويند.
به شهادت تاريخ، علي( اولين كسي بود كه در اسلام بحثهاي فلسفي را مطرح كرد و به سبك استدلال آزاد و برهان منطقي سخن گفت و معارف اسلام را با شيواترين و روان ترين بيان، ايراد فرمود.(1) وحوزه علمي صادقين (امام محمد باقر و امام جعفر صادق() مركزي بود براي نشر آراء و عقايد وبحث دربارة حقايق و دقايق ديني و ساير علوم.(2) با تأسي به چنين پيشواياني است كه شهيد مطهري با جرأت و شهامت به نقل تحريفات پيرامون عاشورا مي پردازد و آنان را كه با ترويج و نقل اين اراجيف در پي گرم كردن مجلس و منبر خويشند، بشدّت محكوم مي كند و كار آنان را قبيح مي داند، و اَحدي از علما متعرّض ايشان نمي گردد، حتي مورد حمايت هم قرار مي گيرد.
با توجه بهآنچه ذكر گرديد مي بينيم كه اصولاً چنين مقايسه اي صحيح نيست تا درانتظار رنسانس يا به عبارتي تجديد حيات به گونه اي كه در مسيحيت اتفاق افتاد باشيم، لذا براي بررسي بيشتر موضوع، مطالعه كتاب تحريفات عاشورا، تأليف شهيدمطهري پيشنهاد مي گردد.
منابع و مآخذ :
1. شيعه در اسلام، علامه طباطبايي، ص20
همان، ص140