بازگشت

گروه: واقعه كربلا
 
 
مرکز پاسخگو:دفتر تبليغات اسلامي
موضوع اصلي:اهل بيت امام حسين(ع)
موضوع فرعي:زناني كه در كربلا رنج كشيدند
سؤال:چرا وقتي از واقعهء كربلا يادي به ميان مي آيد, نام حضرت زينب از بين بقيهء زنان حاضر در آن واقعه , گيراتر و بيش تر مطرح است ؟
چرا نامي اززنان يا دختران حضرت كه رنج هاي فراواني كشيدند, برده نمي شود؟
جواب:

شخصيت حضرت زينب با ديگر زنان در كربلا, قابل مقايسه نيست .
مي توان گفت بعد از امام حسين (ع) شخصيت دوم در اين صحنهء جاودانه ,حضرت زينب بود.
آن حضرت , دختر بزرگ امام علي بن ابي طالب(ع) و شخصيتي علمي و ايماني محسوب مي شد.
او زني بود كه دو فرزند خود به نام هاي عون و محمد را قبل از اين كه پسران امام حسين به ميدان بروند, به ميدان فرستاد. اين دو برادر (محمد و عون ) نزد امام حسين (ع) (دايي شان ) آمدند و گفتند: به حق مادرت فاطمهء زهرا! به ما اجازه بده به ميدان برويم . امام (ع) اجازه داد. اين دو برادر با شجاعت عجيبي به دشمن حمله كردند تا به شهادت رسيدند. امام حسين (ع) به بالين اين دو نوجوان آمد و ايشان رابه سينه چسباند و كشان كشان به خيمهء شهيدان برد. همهء زنان و كودكان بر بالاي جنازهء آن دو جمع شدند و گريه كردند, اما حضرت زينب حاضر نشد و فرمود:مي ترسم بالاي جنازهء كودكانم بيايم و از بي طاقتي گريه كنم و برادرم ناراحت شود.
از بين زنان حاضر در واقعهء عاشورا, كسي مانند زينب ـ كه اين قدر با شناخت عالي و با معرفت باشد ـ وجود نداشت . او را عقيلهء بني هاشم , عقيلة الطالبين ,عارفه , عالمه , محدّثه , فاضله , كامله , عابدهء آل علي لقب داده اند. اين بانوي بزرگ داراي قوّت قلب , فصاحت زبان , شجاعت , زهد و ورع , عفاف و شهامت فوق العاده بود. او پيام آور كربلا, افشاگر ستمگري هاي حكام اموي , سرپرست كاروان اسيران اهل بيت و مراقب امام زين العابدين بود. خطبه هاي آتشين او در كوفه و شام ,احياگر خون شهيدان بود. او را لقب داده اند.
صبح ازل طليعهء ايام زينب است پاينده تا به شام ابد نام زينب است
در راه دين لباس شهامت چون دوختندزيبنده آن لباس بر اندام زينب است
]بارزترين بُعد زندگي حضرت زينب , پاسداري از فرهنگ عاشورا بود, كه باخطابه هاي آتشينش , پيام خون شهيدان را به جهانيان رساند.
حضرت زينب از فصاحت و ادب برخوردار بود و هنگام مشاهدهء سربريده ءبرادر, خطاب به او سرود: , بعدها در سوگ امام حسين (ع) اشعاري با اين مطلع سرود: .(1)
(پـاورقي 1.جواد محدّثي , فرهنگ عاشورا, ص 216