بازگشت

گروه: عزادراي و سوگواري
 
 
مرکز پاسخگو:دفتر تبليغات اسلامي
موضوع اصلي:لباس مشكي
موضوع فرعي:لباس سياه
سؤال:آيا لباس سياه براي مرده اثرات بدي دارد؟ اگر لباس سياه خوب نيست، براي امامان معصوم چطور است؟ آيا ثواب پوشيدن لباس سياه براي امام حسين تا ده روز يا تا آخر ماه ميباشد؟


جواب:

پوشيدن لباس سياه كراهت دارد، يعني اگر نپوشيم، بهتر است. بيشتر به پوشيدن لباس سفيد ترغيب شده است.

پيامبر(ص) فرمود: ألبسوا من ثيابكم البياض فأنّها من خير ثيابكم و كفّنوا فيها موتاكم؛[25] لباس سفيد بپوشيد زيرا آن بهترين لباس است و مرده هايتان را در لباس سفيد كفن كنيد.

باز فرمود: أحسن مازرتم الله عزّ و جلّ به في قبوركم و مساجدكم البياض؛[26] از بهترين لباس ها نزد خدا لباس سفيد است، پس در آن نماز بخوانيد و مرده هايتان را در آن كفن كنيد.

پوشيدن لباس مشكي در عزاي عزيز از دست دادن، روايت نشده كه دلالت بر تأييد يا رد آن كند و اينكه اثار بدي داشته باشد. امّا پوشيدن لباس سياه در عزاداري ها كه از قديم مرسوم بوده و هست، اشكالي ندارد، بلكه رجحان شرعي دارد، چون از مصاديق شعائر الهي است، مخصوصاً براي عزاداري سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين(ع) كه زمين و زمان مصيبت زدة او هستند. بزرگاني چون مرحوم آيت الله العظمي بروجردي (ره) در روز عاشورا از قباي سياه استفاده مي كردند.[27]

نقل شده وقتي كه حسين بن علي(ع) به شهادت رسيد، زن هاي بني هاشم لباس سياه و خشن پوشيدند و از گرما و سرما شِكوه نمي كردند و علي بن الحسين(ع) براي آنان طعام درست ميكرد.[28]

صاحب حدائق در ج 7، ص 118 فرموده است: بعيد نيست استثنا كردن پوشيدن لباس سياه در ماتم امام حسين(ع)، يعني پوشيدن لباس سياه كراهت ندارد، زيرا روايات فراوان وارد شده به اظهار حزن و اندوه براي اباعبدالله الحسين(ع).[29]

مرحوم حاجي نوري در مستدرك الوسائل، ج 3، ص 327 فرموده: پوشيدن لباس سياه براي عزاداري كراهت ندارد، بلكه رجحان دارد، همان طور كه سيره و روش متدينان در ايام عزاداري اباعبدالله(ع) بر آن است.[30]

مدت عزاداري براي اباعبدالله الحسين(ع) مقدار ندارد و چند روز پوشيدن لباس سياه كراهت ندارد، بلكه رجحان دارد. برخي از مراجع فرموده اند: در ايام سوگواري هر يك از امامان، هم چنين در سراسر ماه هاي محرّم و صفر پوشيدن لباس مشكلي مستحب است.[31]

[25] محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، خبر 18061.

[26] همان، خبر 18062.

[27] آيت الله فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 2170 به بعد.

[28] همان.

[29] همان.

[30] همان.

[31] آيت الله تبريزي، استفتائات جديد، س 1993 و 1993؛ آيت الله صافي، جامع الاحكام، ج 2، س 1590 به بعد.