جواب:
هنگاميكه امام حسين عليه السلام تصميم قيام برعليه يزيد وحكومت جابرانه او گرفتند افراد مصلحت انديش زبان به اندز گشوده وگفتند :اين عمل شما خطرناك است وممكن است در اين راه جان عزيز خود را از دست بدهيد بنابراين مصلحت نيست كه شمابه چنين كاري دست بزنيد ، امام در جواب ايشان استناد كردند به رويايي ( كه براي امام درحكم يك وحي قطعي است ) كه شهود كرده بودند و فرمودند : د رعالم رؤيا جدم به من فرموده است : ان الله شاء ان يراك قتيلا يعني خداوند اراده كرده دوست دارد كه تورا كشته ببيند . استاد مطهري ( ره ) درتوضيح واژه اراده كه در روايت آمده مي فرمايند : كلمه مشيت خدايا اراده خدا كه در قرآن نيز به كار رفته دردو مورد به كار مي رود كه يكي را اصطلا حاً اراده تكويني و ديگري را اراده تشريفي ميگويند . اراده تكوين يعني قضا و قدر الهي كه اگر چيزي قضا و قدر الهي به آن تعلق گرفت معنايش اين است كه د رمقابل قضا و قدر ( تكويني ) ديگر كاري نمي شود كرد . معناي اراده تشريفي اين است كه خدا اينطور راضي است ، خدا اينچنين مي خواهد مثلاً اگر در مورد روزه مي فرمايد : يريد اله بكم اليسر و لا يريدبكم العسر ( 2) ويا درمورد ديگري كه ظاهراً زكات است مي فرمايد « يريد ليطهر كم » ( 3 ) مقصود اين است كه خدا اينچنين دستوري داده است اينطور مي خواهد يعني رضاي حق در اينست و مصلحت است و رضاي حق هميشه در مصلحت است و مصلحت يعني آن جهت كمال فرد و بشريت . دوست عزيزم با توجه به مطالبي كه به عرضتان رسيد معلوم مي شود كه مسئله كشته شدن ايشان نيز مسئله كشته شدن را نفي نكردند اما فرمودند مصلحت و رضاي حق دركشته شدن من است بنابراين ايشان مي دانستند كه در اين قيام كشته خواهند شد اما لازمه آن آگاهي اين نيست كه امام حسين ( ع ) با دست خود ، خود را به كشته شدن ( خودكشي ) و هلاكت داده اند زيرا همانطور كه قبلاً هم اشاره شد د رريختن خون امام مصلحتي عظيم بود كه جز با ريختن خون ايشان اين مصلحت كه كمال فرد و بشريت در آن است تحقق نمي يافت( 4 ) چرا كه خون ايشان نه تنها در آن زمان باعث بيداري و آگاهي مردم شد بلكه در دورانها و زمانهاي بعد نيز حيات اسلام به آن وابسته است چا كه امام و ياران باوفايشان در اين قيام دين را با همه جنبه هايش به نمايش گذاشتند وبا يادآوري آن د رهر سال برنامه و آرمان اسلام كه يكي از بزرگترين آنها عزت مسلمانان و زير باررفتن ظلم است تكرارو تكرار مي شود و اين تكرار سبب پايه دين مي گردد . بناراين عمل امام حسين ( ع ) از نوع خودكشي و هلاكت كه مورد نهي و عقل وشرع است نمي باشد چرا كه خودكشي كه آن را مذموم مي دانند از شخصي بدون هدف وشكست خورده و مأيوس از زندگي سرمي زند و شخص با اين عمل خود تمام قوا و استعداد هايي كه مي توانست از آن بهره فراوان ببرد را نابود مي كند بدون آنكه كمترين تأثير مثبتي براي فرد يا اجتماع داشته باشد بلكه بر عكس موجب اضطراب و ناراحتي خانواده و اطرافيان را فراهم مي كند و در همين رابطه است كه قرآن كريم مي فرمايد : ولا تلقو ا بايد يكم الي التهلكه 5 يعني با دست هاي خود . خود را به هلاكت نرسانيد . البته قرآن كريم نه تنها انسانها را از به هلاكت انداختن خود نهي مي فرمايد بلكه دستوراتي جهت حفظ سلامتي و تقويت جسم و جان ارائه مي دهد اما همين قرآن در جائيكه مسئله اي بزرگتر از حفظ جان فرد مطرح مي شود و اصل اسلام وحكومت اسلامي كه مايه حيات انسان است به به خطر مي افتد دفاع از آن را تا سر حد جان از بزرگترين تكاليف شرعي ميداند و دستور جهاد مي دهد . « وقاتلوهم حتي لا تكون فتنه ويكون الدين لله » 6 يعني با آنها پيكار كنيد تا ديگر فتنه اي باقي نماند و دين مخصوص خدا گردد وپاداش كساني را كه در اين پيكار مقدس كشته مي شوند را بسيار عظيم دانسته و مي فرمايد : ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون فرحين بما آتيهم اله من فضله . يعني گمان نكنيد كسانيكه درراه خدا و هدف الهي بر پاي دين و قانون خدا و اجراي عدالت 000 كشته مي شوند بهره اي از زندگي ندارند بلكه ايشان زنده اند و در نزد خداوند از حيات بالا تري برخوردارند وشادمان از عطاهاي پروردگار خويشند . و اصولاً افرادي كه نه به خاطر منافع شخصي بلكه درراه اهداف انساني و الهي اجراي عدالت رفع تبعيض و ظلم ونابسامانيهاي مردم قيام كرده و در اين راه جان عزيز خود را از دست مي دهند نه تنها مورد شماتت عقل و منطق قرار نمي گيرند بلكه قداست يافته وبه عنوان سنبل يك انسان بزرگ و شريف مورد احترام و تعظيم مردم قرار مي گيرند بنابراين ايشان هم بهره اخروي دارند و هم با فكر و عقيده وايماني كه داشته اند به عنوان مشعل هدايتي در زندگي همه نسلها ظهور وحضور دارند . بنابراين امام حسين ( ع) با اينكه مي دانستند دراين قيام خونين به شهادت مي رسند اما با آغوش باز از آن استقبال كردند چرا كه خون مقدس ايشان باعث زنده شدن اسلام و دين در زماني كه اصل دين مورد تهديد جدي بوده شد .
منابع و مأخذ :
1-بحار الانوار ، ج 24 ص 364 2- قرآن كريم سوره مباركه بقره آيه 185 3-قرآن كريم سوره مباركه مائده آيه 6 4-حماسه حسيني ، شهيد مطهري ، ج 1 . ص 398 5-قرآن كريم سوره مباركه بقره آيه 195 6-قرآن كريم سوره مباركه بقره آيه 193 7-قرآن كريم سوره مباركه آل عمران آيه 169
|