جواب:
حادثه عاشورا حادثه اي است كه در آن فرهنگ اسلامي مجسم شده است يعني اموري كه دين به آنها امر كرده ودر جامعه اسلامي جزو ارزشها محسوب مي شود مانند مبارزه با ظلم وعدالتخواهي ، مروت وايثار وجوانمردي ، صبر واستقامت در مصائب داشتن بالاترين درجه محبت وعشق نسبت به خدا و000 دراين حادثه بوسيله امام وياران وفادارش جامه عمل پوشيده اند. وبه قول استاد مطهري ره : « حادثه كربلا يك نمايش از سربازان اسلام است اما نه نمايشي كه صرفاً نمايش و صورت بازي باشد كه آدمكهايي بسازند وصورتكي درست كنند ولي در واقع حقيقت نداشته باشد مثلاً آيه « انّ الله اشتري من المؤمنين انفسهم واموالهم بأن لهم الجنه » (1) در اين حادثه كربلا خودش را نشان مي دهد.» (2) همانطور كه ذكر شد حادثه كربلا تجسم عملي فرهنگ اسلامي است و آيات قرآن كه راه رسم زندگي وفرهنگ ديني را به انسانها مي آموزد دراين واقعه عينيت يافته است. يكي ديگر از آياتي كه در خادثه كربلا تجسم يافت وبه نمايش در آمد آيه « ومن الناس من يتخذ من دون الله اندادا يحبونهم كحب الله والذين امنوا اشد حبا للّه » (3) يعني : برخي از مردم غير خدا را همانند خدا مي گيرندوچنانكه خدا را بايد دوست داشت به آنان دوستي مي ورزندوليكن آنها كه اهل ايمانند كمال محبت و دوستي را فقط مخصوص خدا مي گردانند. حال ببينيم حسين عليه السلام جزء كدام گروه هستند كسانيكه دلبستگي و دوستي وعلاقه شان به غيرخدا به اندازه خداست يا كسانيكه بيشترين دوستي ودلبستگي شان را به خداوند اختصاص داده اند در حادثه كربلا امام حسين (ع) نشان ميدهند كه اهل ايمانند وشديدترين دوستيها ومحبت ها را باخدا دارند. والذين امنوااشد حبّا لله . استاد مطهري (ره ) دراين باره مي گويند :ما بچه هايمان را دوست داريم آيا حسين بن علي (ع) بچه هاي خود را دوست نداشت ؟مسلماً او بيشتر دوست داشت . ابراهيم خليل هم اين طور نبود كه كمتر از ما اسماعيلش را دوست داشته باشد. خيلي بيشتر دوست داشت بهااين دليل كه از ما انسان تر بود واين عواطف ، عواطف انساني است او انسان تر از ما بود وقهراً عواطف انساني او هم بيشتر بود . حسين بن علي هم از مثل ما فرزندان خود را دوست مي داشت اما در عين حال او خدا را از همه كس وهر چيزي بيشتر دوست مي داشت و درمقابل خداوند ودرراه خدا هيچ كس را به حساب نمي آورد. (4) يكي ديگر از آيه هايي كه رد حادثه عاشورا تجسم يافت وبه نمايش درآمد وسرمشق عملي انسانها شد آيه « لقد جائكم رسول من انفسكم عزيز عليه ما عنتم حريص عليكم بالمؤمنين رئوف رحيم » (5) يعني : همانا رسولي از جنس شما براي خلق آمد كه از فرط محبت و نوع پروري فقرو پيشاني وجهل وفلاكت شما براو سخت مي آيد وبراي نجات شما حريص وبه مؤمنان مهربان مي باشد. اسلام دين محبت ومهرورزي است اما همانطور كه گفتيم اين محبتها جهت دارند وجهت آن خدايي است ممكن است كسي چيزي يا كسي را به خاطر خودش وخودخواهي ومنافعش دوست داشته باشد كه اگر آن منافع تأمين نشود آن دوستي هم نيست . اما گاهي دوستيها به خاطر خداست محبت امام حسين عليه السلام از اينگونه محبت ها بود. وجود مبارك اباعبدالله از بدبختي سپاهي كه به جنگش آمده بودند متأثر بود نمي خواست حتي يك نفرشان به اين حال بماند وتمام سعي خود را براي برگرداندن آنها مي كرد مي گويند اباعبدالله براي آنكه آنها را از جنگ با دين منصرف كنند يك دفعه سوار شتر ( چون بلندتر است كه سپاه دشمن او را ببيند) مي شود و مي رود اندرز ميدهند وبرمي گرداند عمامه پيامبر را به سر مي گذارند لباس پيامبر را مي پوشند ، سوار اسب مي شوند وبه سوي آنها مي روند بلكه بتوانند از اين گروه شقاوت كار كسي را كم كنند. دراينجا حسين يكپارچه محبت است يكپارچه دوستي است كه حتي دشمن خود را هم واقعاً دوست دارد وبراي هدايت او حريص است . آيه ديگري كه در حادثه عاشورا تجسم يافت وجان گرفت آيه « ان الانسان خلق هلوعا اذا مسه الشر جزوعا واذا مسه الخير منوعا الا المصلين » (7) يعني : انسان مخلوقي سخت حريص وبي صبراست ، چون شر وزياني به او رسد جزع وبي تابي مي كند وچون مال و دولتي به او رو كند منع احسان كند مگر نمازگزاران. امام حسين (ع) در حادثه كربلا نشان داد كه از مصلين ونمازگزاران واقعي است كه در كوران حوادث وسختي ها به بي تابي وجزع وفزع نمي افتد . اين آيه كريمه در جاي جاي حادثه كربلا جان گرفته است اما اوج تجسم ان در شب عاشورا است. از مظاهر درخشنده حادثه كربلا واز تجليات بزرگ الهي آن موضوع جمع كردن اصحاب در شب عاشورا است وسخنراني امام حسين براي آنهاست ، بايد درنظر داشت كه اين سخنراني در شب عاشورا است ، هنگامي است كه عوامل محيط از هر جهت نامساعد ونااميد كننده است . درچنين شرايطي هر سردار ورهبري كه تنها مادي فكر كند جز لب به شكايت بازكردن كاري ندارد منطقش اين است : افسوس كه بخت با مامساعد نشد000مثل ناپلئون مي گويد :طبيعت با من مساعدت نكرد ، همه سخنانش شكايت از روزگار واحساس يأس است. آنچه شرايط را براي او سخت تر مي كند اينست كه زنان وفرزندان وخواهرانش تا 24ساعت ديگر اسير دست دشمن مي شوند براي يك مرد غيور وفداكار اين خيلي ناگوار است. دريك چنين شرايطي ديگران چه كرده اند ؟ما در تاريخ مي خوانيم كه المقنع وقتي كه محصور شد ودر شرايط نامساعد ونااميدكننده اي قرار گرفت اول خاندان خود را كشت ، بعد خودش را . همچنين است يكي از خلفاي اموي كه در هنگام گرفتاري همين رفتار را داشت تاريخ از اين نمونه ها بسيار دارد. اما حسين بن علي عليه السلام وقتيكه شروع كرد به سخنراني گفت : اُثني علي الله أحسَنَ الثّناء واحمُده علي السّراء والضّراء اللهم اني احمدك 000 بااينهمه شرايط نامساعدي مادي ، دم از رضا وسازگاري با عوامل مي زند چرا ؟ چون در شرايط معنوي مساعدي زيست مي كند ، او اعتقاداً وعملاً موحد وخداپرست است وبعلاوه او به نتيجه نهايي كار خود آگاه است هدفش مثل اسكندر وناپلئون جهانگيري نبود كه خود را شكست خورده بداند ، هدفش اعتلاي كلمه حق بود واز اين نظر كارخود را بسيار سودمند و مؤثر ميديد. (8) وتاريخ كربلا نشان داد كه نه تنها امام حسين عليه السلام بلكه هيچكدام از ياران ايشان در اين موقعيت حساس دچار يأس ونااميدي وشكوه و شكايت نشدند واين نشان مي دهد كه دستوراتي كه دين براي انسان سازي وفرهنگ ديني آورده عملي وشدني است وانسانها در نهايت سختي ها ومشكلات اگر توكل و اعتمادشان به خداي بزرگ ومهربان باشد عزت وشرف خود را از دست نمي دهند وبه جزع وبيتابي نمي رسند.
منابع ومآخذ 1-قرآن كريم ، مباركه توبه ، آيه 111 2-حماسه حسيني ،مطهري مرتضي ، ج1 ، ص 381. 3-قرآن كريم ، مباركه بقره ، آيه 165. 4-حماسه حسيني ، مطهري مرتضي ، ج1 ، ص224. 5-همان ، ص398. 6-قرآن كريم ، مباركه توبه ، آيه 128. 7-قرآن كريم ، مباركه معارج ، آيه 19-28. 8-حماسه حسيني ،مطهري مرتضي ،ج2 ، ص74-75.
|