بازگشت

گروه: تاريخ و سيره
 
 
مرکز پاسخگو:تبيان
موضوع اصلي:سيره هاي اخلاقي امام حسين (ع)
موضوع فرعي:صبر و تسليم در نظر امام حسين(ع)
سؤال:نظر و سيره امام حسين(ع) در مورد صبر و تسليم چيست؟
جواب:

او معتقد است آنچه در عالم وجود واقع ميشود قضاي الهي است و تا چيزي از جانب او مقدّر نشده باشد واقع نميشود چنان كه از آن طرف نيز هر چه مقدّر شد حتماً واقع ميشود: «يااُختاه كُلّ ما قُضي فهو كائن»؛ (مقتل خوارزمي 1/226)

[خواهرم آنچه تقدير خداست واقع خواهد شد.] بدين جهت در مقابل قضا و قدر الهي كاملاً تسليم و راضي است هم در ظاهر هم در باطن، هم در گفتار هم در كردار. براي او عزت و ذلت، فقر و غنا، راحتي و سختي، صحت و مرض،... يكسان است. هر چه رضا و تسليم در انسان بيشتر باشد، «اي كاش» گفتن او كمتر است تا جايي كه هرگز «اي كاش» نميگويد و نسبت به شرايط پيش آمده اعتراضي در پيشگاه الهي نميكند. چنان كه رسول اكرم (ص) هرگز «اي كاش» نگفت: «لم يكن رسول الله(ص) يَقول لِشيءٍ قد مضي: لو كان غيره». (اصول كافي 2/63)

عاشقم بر لطف و بر قهرش به جدّ بوالعجب من عاشق اين هر دو ضدّ

البته اين بدان معنا نيست كه انسان دست روي دست بگذارد و هيچ حركت و تلاشي براي دگرگوني و تغيير وضع موجود نداشته باشد، بلكه تلاش و مبارزه براي تغيير ناهنجاري موجود و تبديل آن به وضعيت مطلوب در حدّ خود از قضا و قدر الهي است و مرزي جدا از آن ندارد. (چنان كه دعا نيز به معناي چوب لاي چرخ نظام كلّي عالم گذاشتن نيست و مرزي جدا از قضا و قدر الهي ندارد). ليكن بعد از تلاش، آنچه واقع ميشود نبايد موجب حيرت و پريشاني گردد و زبان گلايه و شكايت انسان را بگشايد. «إِن نزل القَضاء بِما نَحبّ فَنحمدالله عَلي نَعمائه وهو المَسْتعان عَلي أَداء الشُكْرو إِنِ حال القَضاء دُون الرَجاء فَلم يَبعد مَن كان الحَقّ نيّته والتقوي سَريريته»؛ [اگر حوادث بر طبق مراد ما پيش آمد، در مقابل نعمتهاي خدا سپاسگزاريم و اوست ياري رسان در اداي شكر و اگر حوادث و پيش آمدها بين ما و خواستههايمان فاصله شد باز هم آن كس كه نيّتش حق و حاكم بر دل او تقواست از مسير خود خارج نشده و ضرر نكرده است.]

امام حسين(ع) در اين گفتار ميفرمايد: در هيچ يك از دو طرف شكست و پيروزي ظاهري، من ضرر نميكنم. طبعاً شاكر است و زبان شكايت نميگشايد. چون ميداند آنچه واقع ميشود مورد رضايت تكويني خداست، گرچه تشريعاً بدان راضي نباشد.

حضرت حسين بن علي(ع) در وصيت نامه خود، كه به محمّد حنفيه نوشته، فرمودهاند: هر كس مرا رد كند و از ياري من سر باز زند صبر ميكنم تا خدابين من و بين قوم اموي حكم كند كه او بهترين حكم كننده است.

و در آخرين لحظات نيز در مناجات خود عرضه ميدارد: پروردگارا بر قضا و حكم تو صبر ميكنم... .

نه تنها خود آن حضرت چنين است، بلكه اهل بيت و اصحاب خود را نيز توصيه ميكند كه در مقابل قضاي الهي صبر كنند و تسليم باشند. در روز عاشورا خطاب به عموزادگان و اهل بيت خود فرمود: «صَبراً يا بني عَمومتي صَبراً يا أهل بيتي». (بحار 45/36)

چنان كه خطاب به اصحاب خودش نيز فرمود: «صَبراً بَني الكِرام...» (همان 44/297)

يعني چون شما از خاندان كرامت هستيد، بايد صبر كنيد. به خاطر القاي همين روحيه به بستگان است كه زينب كبري در مجلس ابن زياد ميفرمايد: هر چه ديدم زيبا و گوارا بود.