بازگشت

غذا خوردن با بينوايان


514. تفسير العيّاشي عن مسعدة بن صدقة: مَرَّ الحُسَينُ بنُ عَلِيّ عليه السلام بِمَساکينَ قَد بَسَطوا کِساءً لَهُم، فَأَلقَوا عَلَيهِ کِسَراً فَقالوا: هَلُمَّ يَابنَ رَسولِ اللَّهِ!

فَثَني وَرِکَهُ فَأَکَلَ مَعَهُم، ثُمَّ تَلا: «إنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ المُستَکبِرينَ» [1] ، ثُمَّ قالَ: قَد أجَبتُکُم فَأَجيبوني.

قالوا: نَعَم يَابنَ رَسولِ اللَّهِ ونُعمي عَينٍ [2] .

فَقاموا مَعَهُ حَتّي أتَوا مَنزِلَهُ. فَقالَ [عليه السلام] لِلرَّبابِ: أخرِجي ما کُنتِ تَدَّخِرينَ. [3] .

515. المناقب: مَرَّ [الحُسَينُ عليه السلام] بِمَساکينَ وهُم يَأکُلونَ کِسَراً لَهُم عَلي کِساءٍ، فَسَلَّمَ عَلَيهِم فَدَعَوهُ إلي طَعامِهِم، فَجَلَسَ مَعَهُم، وقالَ: لَولا أنَّهُ صَدَقَةٌ لَأَکَلتُ مَعَکُم.

ثُمَّ قالَ: قوموا إلي مَنزِلي. فَأَطعَمَهُم وکَساهُم وأمَرَ لَهُم بِدَراهِمَ. [4] .


***

514. تفسير العيّاشي - به نقل از مسعدة بن صدقه -: امام حسين عليه السلام بر بينواياني گذشت که عباي خود را گسترده بودند و تکّه ناني بر آن گذاشته بودند. گفتند: بفرما، اي فرزند پيامبر خدا!

امام حسين عليه السلام هم بر زمين نشست و با آنان، غذا خورد و سپس، تلاوت کرد: «خداوند، مستکبران را دوست ندارد».

سپس فرمود: «من دعوت شما را اجابت کردم، شما هم دعوت مرا اجابت کنيد».

گفتند: چشم. حتماً، اي فرزند پيامبر خدا!

با او برخاستند و به خانه اش آمدند. امام عليه السلام هم به [همسرش] رُباب فرمود: «آنچه داري، بياور».

515. المناقب، ابن شهرآشوب: امام حسين عليه السلام بر بينواياني گذشت که تکّه ناني نهاده بر عبايشان را مي خوردند. امام عليه السلام به آنان سلام داد. ايشان هم او را به غذا دعوت کردند. امام عليه السلام با آنان نشست و فرمود: «اگر صدقه [و بر ما اهل بيت، حرام] نبود، با شما مي خوردم».

سپس فرمود: «با من به خانه ام بياييد».

به آنان غذا و لباس داد و فرمان داد تا چند درهمي به آنها بدهند.


***

[1] الآية في سورة النحل: 23، ولفظها «إِنَّهُ‏و لَا يُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِينَ».

[2] في المصدر: «وتعمي عين»، والصواب ما أثبتناه. قال ابن منظور: نُعمَة العين: قُرّتُها، والعرب تقول: نَعْمَ ونُعْمَ عينٍ ونُعمَةُ عينٍ ونَعمَةَ عينٍ ونِعمَةَ عينٍ ونُعمي عينٍ... (لسان العرب: ج 12 ص 581 «نعم»).

[3] تفسير العيّاشي: ج 2 ص 257 ح 15، بحار الأنوار: ج 44 ص 189 ح 1؛ تاريخ دمشق: ج 14 ص 181 عن محمّد بن عمرو بن حزم نحوه.

[4] المناقب لابن شهرآشوب: ج 4 ص 66، بحار الأنوار: ج 44 ص 191 ح 3.