بازگشت

دعاي هنگام سوار شدن


419. کتاب الدعاء عن أبي مجلز: عَن حُسَينِ بنِ عَلِيّ عليه السلام أَنَّهُ رَأي رَجُلاً رَکِبَ دابَّةً فَقالَ: «سُبْحَنَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَ مَا کُنَّا لَهُ و مُقْرِنِينَ» [1] .

فَقالَ لَهُ الحُسَينُ بنُ عَلِيّ عليه السلام: وبِهذا اُمِرتَ؟

قالَ: فَکَيفَ أقولُ؟

قالَ: تَقولُ: «الحَمدُ للَّهِِ الَّذي هَداني لِلإِسلامِ، ومَنَّ عَلَيَّ بِمُحَمَّدٍ صلي الله عليه وآله، وجَعَلَني في خَيرِ اُمَّةٍ اُخرِجَت لِلنّاسِ»، فَهذِهِ النِّعمَةُ.

فَقالَ: تَبدَأُ بِهذا لِقَولِهِ: «ثُمَّ تَذْکُرُواْ نِعْمَةَ رَبِّکُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَ تَقُولُواْ سُبْحَنَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَ مَا کُنَّا لَهُ و مُقْرِنِينَ». [2] .


***

419. کتاب الدعاء - به نقل از ابو مجلز -: امام حسين عليه السلام ديد که مردي بر چارپايي سوار شد و گفت: «منزّه است خدايي که اين را براي ما رام کرد؛ وگرنه، ما را ياراي آن نبود».

پس به او فرمود: «آيا به اين، فرمان يافته اي؟».

مرد گفت: پس چه بگويم؟

فرمود: «بگو: ستايش، خدايي راست که مرا به اسلام، ره نمود و با [فرستادن] محمّدصلي الله عليه وآله بر من، منّت نهاد و مرا در ميان بهترين امّتي که براي مردم، بيرون کشيده شده است، قرار داد. اين، نعمت است».

سپس ادامه داد: «ابتدا اين را [که گفتم] مي گويي، چون خداي مي فرمايد: «سپس، چون بر آن قرار گرفتيد، نعمتِ پروردگارتان را ياد مي کنيد و [در پيِ آن] مي گوييد: منزّه است خدايي که اين را براي ما رام کرد؛ وگرنه، ما را يارايِ آن نبود»».


***

[1] الزخرف: 13.

[2] الدعاء للطبراني: ص 246 ح 775، المصنّف لابن أبي شيبة: ج 7 ص 116 ح 3، الدرّ المنثور: ج 7 ص 369؛ الدعوات: ص 296 ح 62 عن أبي هاشم وکلّها نحوه، بحار الأنوار: ج 76 ص 292 ح 17.