بازگشت

دعايي در تعقيب نمازها


406. تهذيب الأحکام: رُوِيَ عَن أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام أنَّهُ قالَ: مَن أحَبَّ أن يَخرُجَ مِنَ الدُّنيا وقَد تَخَلَّصَ مِنَ الذُّنوبِ کَما يَتَخَلَّصُ الذَّهَبُ الَّذي لا کَدَرَ فيهِ ولا يَطلُبَهُ أحَدٌ بِمَظلِمَةٍ، فَليَقُل في دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ نِسبَةَ الرَّبِّ [1] تَبارَکَ وتَعالَي اثنَتَي عَشرَةَ مَرَّةً، ثُمَّ يَبسُطُ يَدَيهِ فَيَقولُ:

اللَّهُمَّ إنّي أسأَلُکَ بِاسمِکَ المَکنونِ المَخزونِ الطُّهرِ الطّاهِرِ المُبارَکِ، وأسأَلُکَ بِاسمِکَ العَظيمِ وسُلطانِکَ القَديمِ أن تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، يا واهِبَ العَطايا، يا مُطلِقَ الاُساري، يا فَکّاکَ الرِّقابِ مِنَ النّارِ، أسأَلُکَ أن تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وأن تُعتِقَ رَقَبَتي مِنَ النّارِ، وتُخرِجَني مِنَ الدُّنيا آمِناً، وتُدخِلَنِي الجَنَّةَ سالِماً، وأن تَجعَلَ دُعائي أوَّلَهُ فَلاحاً، وأوسَطَهُ نَجاحاً، وآخِرَهُ صَلاحاً، إنَّکَ أنتَ عَلّامُ الغُيوبِ.

ثُمَّ قالَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام: هذا مِنَ المَخبِيّاتِ مِمّا عَلَّمَني رَسولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله وأمَرَني أن اُعَلِّمَهُ الحَسَنَ وَالحُسَينَ عليهما السلام. [2] .


***

406. تهذيب الأحکام: روايت شده است که اميرمؤمنان فرمود: «هر که دوست دارد از دنيا برود، در حالي که از گناهانش پاک باشد، مانند زرِ ناب پاک از ناخالصي، و هيچ کس بر او حقّي و از او طلبي نداشته باشد، بايد در پيِ هر نماز، دوازده مرتبه معرّفي نامه خداي - تبارک و تعالي - (سوره توحيد) را بخواند و دستانش را بگشايد و بگويد: «خدايا! به نام نهفته اندوخته پاکِ پاکيزه خجسته ات، از تو مي خواهم و به نام بزرگ و سلطه ديرينه ات، از تو مي خواهم که بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرستي. اي بخشنده عطايا، اي آزادکننده اسيران، اي رهاکننده مردمان از آتش! از تو مي خواهم که بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرستي و مرا را از آتش [دوزخ] ، آزاد سازي و ايمن از دنيا ببري و به سلامت، به بهشت درآوري و آغازِ دعايم را رستگاري، ميان آن را کاميابي و پايانش را صلاح قرار دهي، که تو از همه نهاني ها را آگاهي».

سپس امير مؤمنان فرمود: «اين از چيزهاي نهاني اي است که پيامبر خدا به من آموخت و مرا فرمان داد که آن را به حسن و حسين عليهما السلام نيز بياموزم».


***

[1] يعني سورة الإخلاص.

[2] تهذيب الأحکام: ج 2 ص 108 ح 410، کتاب من لا يحضره الفقيه: ج 1 ص 324 ح 949، معاني الأخبار: ص140 ح1 عن‏الأصبغ، مکارم‏الأخلاق: ج2 ص31 ح2068 کلاهمانحوه، بحارالأنوار: ج86 ص25 ح26.