بازگشت

صبح عاشورا و سخن از آينده جهان


قال الامام الحسين عليه السلام: «قُلْنا يا نارُ کُوني بَرْداً وَسَلاماً عَلي إبْراهيمَ» [1] .

تکون الحرب عليک و عليهم برداً وسلاماً، فَاَبْشِرُوا، فَوَاللهِ لَئِنْ قَتَلُونا فَاِنَّا نَرِدُ عَلي نَبِيِّنا، قال: ثُمَّ أَمْکُثُ ماشاءَاللهُ فَأَکُونُ أَوَّلَ مَنْ تَنْشَقُّ الأرْضُ عَنْهُ، فَأَخْرُجُ خَرْجَةً يُوافِقُ ذلِکَ خَرْجَةَ أَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَقِيامَ قائِمِنا، وَ حَياةَ رسولِ اللّهِ ثُمَّ لَيَنْزِلَنَّ عَلَيّ وَفْدٌ مِنَ السَّماءِ مِنْ عِنْدِاللهِ، لَمْ يَنْزِلُوا إِلَي الأرْضِ قَطُّ، وَلَيَنْزِلَنَّ إِلَيَّ جَبْرَئيلُ وَميکائيلُ وَإِسْرافيلُ، وُجُنُودٌ مِنَ الْمَلائِکَةِ، وَلَيَنْزِلَنَّ مُحَمَّدٌ وَ عَلَيٌّ وَأَنَا وَأَخي وَجَميعُ مَنْ مَنَّ اللهُ عَلَيْهِ، في حَمُولاتٍ مِنْ حَمُولاتِ الرَّبِّ خَيْلٌ بَلْقٌ مِنْ نُورٍ لَمْ يَرْکَبْها مَخْلُوقٌ، ثُمَّ لَيَهِزَّنَّ مُحمَّدٌ لِواءَهُ وَلَيَدْفَعَنَّهُ إِلي قائِمِنا مَع سَيْفِهِ، ثُمَّ إِنَّا نَمْکُثُ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ ماشاءَاللهُ، ثُمَّ إِنَّ اللهَ يُخْرِجُ مِنْ مَسْجِدِ الْکُوفَةِ عَيْناً مِنْ دُهْنٍ وَعَيْناً مِنْ لَبَنٍ وَعَيْناً مِنْ ماءٍ. ثُمَّ إِنَّ أَميرَالْمُؤْمِنينَ عليه السلام يَدْفَعُ إِلَيَّ سَيْفَ رَسُولِ اللهِ صلي الله عليه وآله، فَيَبْعَثُني إِلَي الشَّْرقِ وَالمَغْربِ، وَلا آتي عَلي عَدُوٍ إِلاّ أَهْرَقْتُ دَمَهُ، وَلا أَدَعُ صَنَماً إِلاَّ أَحْرَقْتُهُ حَتّي أَقَعَ إِلَي الْهِنْدِ فَأَفْتَحُها. وَإِنَّ دانِيالَ وَ يُونُسَ يَخْرُجانِ إِلي أَميرِالْمُؤْمِنينَ يَقُولانِ: صَدَقَ اللهُ وَرَسُولُهُ وَيَبْعَثُ [اللهُ] مَعَهُما إِلَي الْبَصْرَةِ سَبْعينَ رَجُلاً فَيَقْتُلُونَ مُقاتِليهِمْ، وَيَبْعَثُ بَعْثاً إِلَي الرُّومِ فَيَفْتَحُ اللهُ لَهُمْ. ثُمَّ لَأَقْتُلَنَّ کُلَّ دابَّةٍ حَرَّمَ اللهُ لَحْمَها، حَتّي لايَکُونَ عَلي وَجْهِ الأرْضِ إِلاّ الطيّبَ، وَأَعْرِضُ عَلَي الْيَهُودِ وَالنَّصاري وَسائِرِ الْمِلَلِ، وَلَاُخَيِّرَنَّهُمْ بَيْنَ الْاِسْلامِ وَالسَّيْفِ، فَمَنْ أَسْلَمَ مَنَنْتُ عَلَيْهِ، وَمَنْ کَرِهَ الْاِسْلامَ أَهْرَقَ اللهُ دَمَهُ، وَلا يَبْقي رَجُلٌ مِنْ شيعَتِنا إِلاَّ (أَنْزَلَ اللهُ إِلَيْهِ) مَلَکاً يَمْسَحُ عَنْ وَجْهِهِ التُّرابَ وَيُعَرِّفُهُ أَزْواجَهُ وَمَنازِلَهُ فِي الْجَنَّةِ، وَلا يَبْقي عَلي وَجْهِ الأرْضِ أَعْمي وَلا مُقْعَدٌ وَلا مُبْتَلي إِلاَّ کَشَفَ اللهُ عَنْهُ بَلاءَهُ بِنا أَهْلَ الْبَيْتِ. وَلَتَنْزِلَنَّ الْبَرَکَةُ مِنَ السَّماءِ إِلَي الأرْضِ، حَتّي أَنَّ الشَّجَرَةَ لَتَقْصِفُ بِما يُريدُاللهُ فيها مِنَ الَّثمَرَ، وَلَتَأْکُلَنَّ ثَمَرَةَ الشِّتاءِ فِي الصَّيْفِ، وَثَمَرَةَ الصّيْفِ فِي الشِّتاءِ، وَذلِکَ قَوْلُ اللهِ: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُري آمَنُوا وَاتَّقُوا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالأرْضِ وَلکِنْ کَذَّبُوا [فَأَخْذْناهُمْ بِما کانُوا يَکْسِبُونَ]» [2] ثُمَّ اِنَّ اللهَ يَهَبُ لِشيعَتِنا کَرامَةً، لا يَخْفي عَلَيْهِمْ شَيٌ فِي الْاَرْضِ وَما کانَ فيها، حَتَّي أنَّ الرَّجُلَ مِنْهُم يُريدُ أنْ يَعْلَمَ عِلْمَ اَهْلِ بَيْتِهِ فَخْبِرَهُمْ بِعِلْمِ ما يَعْمَلُونَ».


***

امام حسين عليه السلام فرمود: سپس امام عليه السلام اين آيه را خواند:

خبر از بازگشت دوباره به دنيا

(«اي آتش براي ابراهيم عليه السلام سرد و گوارا باش» [3] جنگ براي تو و يارانت لذّت بخش و گوارا خواهد بود، مژده باد برشما، پس بخدا سوگند! اگر ما را بکشند يقيناً بر پيشگاه پيامبرمان وارد خواهيم شد تا زمانيکه خواست خدا باشد در آن عالم مي مانيم.

سپس من اوّلين کسي خواهم بود که زمين برايش شکافته مي شود و همزمان با قيام قائم ما و رجعت اميرالمؤمنين عليه السلام و زندگي مجدّد رسول الله صلي الله عليه و آله وسلم رجعت خواهم کرد، و در آن هنگام از آسمان و از پيشگاه الهي نيروهاي غيبي برايم فرود خواهند آمد، نيروهايي که تا آن زمان بر زمين فرود نيامده اند، و همچنين جبرائيل و ميکائيل و لشگري از فرشتگان بر من نازل خواهند شد و جدّم رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و پدرم علي عليه السلام و برادرم و خودم، و اصحاب و ياران من که دوستي آنها را خدا بر من منّت نهاد، بر مرکب هايي از نور سوار شده فرود مي آيند، مرکب هاي نوراني که تا آن روز کسي سوارشان نشده است. آنگاه پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم پرچم خود را به اهتزاز در خواهد آورد و پرچم و شمشير خود را به قائم ما(عج) مي سپارد، سپس ما در زمين تا آنجا که خدا بخواهد زندگي مي کنيم.

آباداني زمين در دوران رجعت

پس خداوند از مسجد کوفه چشمه اي از روغن و آب زلال و شير مي جوشاند پس آنگاه اميرالمؤمنين عليه السلام شمشير پيامبر را بدست من داده مرا به مشرق و مغرب زمين مأموريّت مي دهد، به هيچ دشمني نمي رسم جز آنکه خونش را مي ريزم و به هيچ بُت نمي رسم جز آن که آن را مي سوزانم. تا آنکه به سرزمين هند رسيده آنجا را فتح مي کنم.

آنگاه «دانيال» و «يونس» پيامبر بسوي اميرالمؤمنين عليه السلام حرکت مي کنند و مي گويند: «خدا و پيامبرش راست گفتند.» خدا با آن دو پيامبر، هفتاد مرد جنگي مي فرستد که با دشمنان خدا جنگ ها مي کنند، و لشگرها بسوي روم گسيل مي دارند و آنجا را خدا برايشان فتح مي کند. سپس در پاکسازي زمين هر جنبنده اي که گوشت او را خدا حرام کرد مي کشم، تا بر روي زمين جز حلال گوشت باقي نماند، آنگاه با يهود و نصاري و ديگر ملل و اقوام روبرو مي شوم، و آنان را بين انتخاب اسلام و شمشير آزاد مي گذارم، پس هر کس اسلام را انتخاب کند از او قدرداني مي کنم و هر کس از اسلام روي گرداند خدا خون او را خواهد ريخت، در آن روزها خدا بر همه شيعيان ما فرشته اي خواهد فرستاد تا گرد و غبار مرگ را از روي آنان بزدايند و با مقام و منزلتشان در بهشت آشنا سازند. در آن زمان هيچ کوري و زمين گيري و دردمندي بر روي زمين باقي نخواهد ماند مگر اينکه خداوند توسّط ما اهلبيت عليهم السلام از آنان درد و بلا بازستاند. برکت و رحمت الهي از آسمان و زمين فرود خواهد آمد بدان حد که درخت به خواست خدا از وفور ميوه سر به زمين نهد، ميوه هاي تابستاني در فصل زمستان خورده مي شود، و ميوه هاي زمستاني در تابستان مورد استفاده قرار خواهد گرفت، اين همان فرموده خداست که:

علل تکامل يا سقوط ملّت ها

«اگر مردم شهرها و آبادي ها، ايمان مي آوردند، و تقوي پيشه مي کردند هرآينه درهاي رحمت و برکت خود را از زمين و آسمان بر روي آنان باز مي کرديم، ولي چون دروغ گفتند در مقابل اعمالشان گرفتارشان ساختيم». [4] .

آنگاه خداوند بر شيعيان ما کرامت مي کند و هرچه در روي زمين است و آنچه داخل آن است از ديد آنها پنهان نخواهد ماند. تا آنجا که هرکس اراده کند از علم اهلبيت عليهم السلام با خبر شود، او را آگاه مي سازند.) [5] .


***

[1] سوره انبياء آيه 69.

[2] سوره اعراف آيه96.

[3] سوره انبياء آيه 69.

[4] سوره اعراف آيه 69.

[5] خرائج وجرائح ج2 ص848 حديث 63، مختصر بصائر الدرجات ص366، بحارالأنوار ج45 ص80 حديث 6.