بازگشت

دفاع از حق مسلم


قال الامام الحسين عليه السلام: أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّکَ غَرَرْتَ غُلاماً مِنْ بَني هاشِمٍ فَابْتَعْتَ مِنْهُ أَرْضاً لا يَمْلِکُها، فَاقْبِضْ مِنَ الْغُلامِ ما دَفَعْتَهُ إِلَيْهِ وَارْدُدْ عَلَيْنا أَرْضَنا



***

امام حسين عليه السلام فرمود: (پس از ستايش پروردگار، معاويه! تو جواني از بني هاشم را فريب دادي و زمين او را خريدي که در اختيار او نيست، پول خود را از اين جوان «مسلم» پَس بگير، و زمين ما را بما برگردان.)

معاويه دانست که نمي تواند آن زمين را تصاحب کند، نزد مسلم فرستاد که پول را به ما برگردان. مسلم بن عقيل به او پيام داد که پول را پس نمي دهم اگر اصرار کني گردنت را مي زنم.

معاويه وقتي پيام مسلم را شنيد به ياد سخن پدرش عقيل افتاد و خنديد، زيرا عقيل به معاويه گفت چهل هزار درهم بده مي خواهم با زني ازدواج کنم که مهريّه او چهل هزار درهم است، معاويه گفت: تو که چشمانت نمي بيند، چرا با زني با اين مهريّه سنگين ازدواج مي کني؟.

عقيل گفت: مي خواهم فرزنداني براي من بياورد که اگر آنها را عصباني کردي، گردنت را بزنند. و عقيل از آن پس با مادر مُسلم ازدواج کرد.

***