بازگشت

چاره گناه


690. بحار الأنوار: رُوِيَ أنَّ الحُسَينَ بنَ عَلِيّ عليه السلام جاءَهُ رَجُلٌ وقالَ: أنَا رَجُلٌ عاصٍ ولا أصبِرُ عَنِ المَعصِيَةِ، فَعِظني بِمَوعِظَةٍ.

فَقالَ عليه السلام: اِفعَل خَمسَةَ أشياءَ وأذنِب ما شِئتَ، فَأَوَّلُ ذلِکَ: لا تَأکُل رِزقَ اللَّهِ وأذنِب ما شِئتَ، وَالثّاني: اُخرُج مِن وِلايَةِ اللَّهِ وأذنِب ما شِئتَ، وَالثّالِثُ: اُطلُب مَوضِعاً لا يَراکَ اللَّهُ وأذنِب ما شِئتَ، وَالرّابِعُ: إذا جاءَ مَلَکُ المَوتِ لِيَقبِضَ روحَکَ فَادفَعهُ عَن نَفسِکَ وَأذنِب ما شِئتَ، وَالخامِسُ: إذا أدخَلَکَ مالِکٌ فِي النّارِ فَلا تَدخُل فِي النّارِ وأذنِب ما شِئتَ. [1] .


***

690. بحار الأنوار: روايت شده است که مردي نزد امام حسين عليه السلام آمد و گفت: من، مردي معصيتکارم و در برابر گناه، شکيبايي ندارم. مرا اندرزي ده.

امام عليه السلام فرمود: «پنج کار را انجام بده و سپس، هر گناهي که خواستي، بکن. نخست، آن که روزيِ خدا را نخور و هر گناهي خواستي، بکن. دوم، از ولايت خدا بيرون برو و هر گناهي خواستي، بکن. سوم، جايي که خدا تو را نبيند، پيدا کن و هر گناهي خواستي، بکن. چهارم، چون فرشته مرگ آمد تا قبضِ روحت کند، او را از خود بران و هر گناهي خواستي، بکن. پنجم، چون مالک (فرشته جهنّم) تو را به دوزخ درآورْد، به آن، وارد مشو و هر گناهي خواستي، بکن».


***

[1] بحار الأنوار: ج 78 ص 126 ح 7 نقلاً عن جامع الأخبار: ص 359 ح 1001 وفيه «عليّ بن الحسين بن عليّ‏ عليهم السلام».