در عبرت گرفتن از مرگ
أينَ المُلوکُ الَّتي عَن حِفظِها غَفَلْتَ
حَتّي سَقاها بِکَأسِ المَوتِ ساقيها
تِلکَ المَدايِنُ فِي الآفاقِ خالِيَةٌ
عادَت خَراباً وذاقَ المَوتَ بانيها
أموالُنا لِذَوِي الوُرّاثِ [1] نَجمَعُها
ودورُنا لِخَرابِ الدَّهرِ نَبنيها. [2] .
***
کجايند شاهاني که نتوانستند خودشان را نگه دارند
تا اين که کاسه مرگ را سر کشيدند؟
اين، شهرهاي آنان است که در سرتاسر جهان، خالي
و خراب گشته است و بنا کنندگان آنها، طعم مرگ را چشيده اند.
آري! ما اموالمان را براي وارثان خود، جمع مي کنيم
و خانه هايمان را نيز براي خراب شدن، بنا مي نهيم.
***
[1] هکذا في المصدر، والصواب: «لذوي الميراث».
[2] إرشاد القلوب: ص 30.