بازگشت

شكوفا نمودن استعدادها


از رهاوردهاي انقلاب حسيني، اين بود که استعدادها و شايستگيها را شکوفا ساخت و نيروهاي عظيمي از ادبيات برجسته در طليعه ي ادبيات جهان از نظر لطافت،برجستگي و زيبايي، آشکار شد.

ادبيات انقلاب حسيني، برجسته ترين مواردي را شامل شد که ادبيات سياسي در اسلام، در برگرفته است؛ زيرا در آن، معادن سرشاري وجود دارد که از پرفيض ترين و هنرمندانه ترين سرچشمه هاي فکري به شمار مي آيند، از



[ صفحه 533]



جمله مشخصات آن، اين است که:

اول: ارج گذاري به عدالت اجتماعي و ارزشهاي انساني که امام بزرگوار به خاطر آنها مبارزه کرده بود.

دوم: محکوم نمودن ظلم و نبرد کردن با طغيان و مبارزه با غرور و خودسري.

سوم: برانگيختن جامعه به سوي عزّت و بلند همتي، به پيروي از امام حسين عليه السلام، سرور بلند همتي و پيشتاز کرامت انساني.

چهارم: عرضه نمودن جهت گيريهاي فکري و عقيدتي امام بزرگوار.

پنجم: تمجيد امام به صورتي که هيچيک از شهداي اصلاحات اجتماعي بدان گونه تمجيد نشده بودند؛ زيرا اصول آن حضرت با عواطف شعراي شيعه آميخته گشت و موج حرکت انساني در نهضت جاويدانش را دريافتند و با برجسته ترين صورت که يک مصلح اجتماعي در روي زمين تقديس مي شود، به تقديس حضرتش پرداختند.

ششم: ابراز فرومايگي امويان و بيان جنايات آنان در دشمني با اسلام.

هفتم: شرح مصيبتها و فجايعي که بر اهل بيت جاري شد.

«سيد محمد سيد گيلاني» مي گويد: «ادبيات شيعه، تصويري راستين از ستمکاري جاري شده بر علويان ارائه مي دهد». وي مي گويد: «کشتار کربلا که حسين در آن کشته شد و آنچه پس از آن بر علويان پيش آمد، انگيزه اي نيرومند براي شعرا بود و آنان را به قصايد فراواني گويا ساخت که اشکها را روان مي سازند، دلها را مي سوزانند و جگرها را مي شکافند، در اين، عجبي نيست که آنها بازتاب آن خونهاي بي حساب ريخته شده و آن بدنهاي پاره پاره گشته اي مي باشند که بر روي زمين رها شدند تا طعمه اي براي پرندگان باشند...



[ صفحه 534]



اشعار، در رثاي اهل بيت به صورتي هول انگيز، فراوان گشت، همه آنها از اعماق جانها برخاسته و از عمق دلها مايه گرفته است که براي ادبيات عرب اين جهت ثروتي بي کران گشت». [1] .

هشتم: زيبايي برجستگي در ادبيات انقلاب حسيني و گرمي عاطفه.

يکي از نويسندگان مي گويد: «شعري که حسين به آن مرثيه گفته شد، گرم و شعله خيز است؛ زيرا از عواطفي نيرومند تعبير مي کند و از جانهايي گداخته و انقلابي سخن مي گويد، آنان خشمگين و عصباني هستند؛ زيرا بني اميّه، حقشان را از آنها سلب کرده و جايگاهشان را غصب نموده اند، لذا غضبشان را در شعري که بر امويان خشمگين است، صورت بخشيده اند». [2] .

شعر حسيني، نمايانگر صداقت در توصيف احساسات آتشين است و صاحبان آن نه خود را به تکلّف انداخته و نه سخن ديگران را به خود نسبت داده اند، بلکه به شدت متأثر و دردآلود مي باشند و امام را صادقانه توصيف کرده اند.

آن ادبيات زنده از غني ترين نمونه هاي ادبيات جهاني و از برجسته ترين ارزشهاي فرهنگي در اسلام است.

آنچه اشاره به آن لازم است اينکه ادبيات حسيني، به اين گونه از وضعيت و جايگاه بلند در ادبيات اسلامي نرسيده، مگر پس از گذشت دوره اي طولاني و شايد علت آن به آنچه ابوالفرج ذکر نموده برگردد که شاعران از ترس بني اميّه به رثاي حسين، اقدام نمي کردند.



[ صفحه 535]




پاورقي

[1] اثر تشيّع در ادبيات عرب، ص 23.

[2] ادب السياسة، ص 189.