بازگشت

شكست امويان


از نخستين پيروزيهاي درخشاني که امام کسب کرد، شکست دادن امويان بود؛ زيرا فداکاري آن حضرت، همه ي پايه ها و بنيادهايي را که معاويه براي تحکيم حکومت خاندان ابوسفيان بر پا داشته بود، درهم کوبيد.

يکي از نويسندگان مي گويد: «آنچه معاويه براي پسرش يزيد، طيّ سالها ساخته بود،حسين، در چند روز، ويران ساخت، مردم به خليفه با چشم تحقير و بي توجهي نگريستند و مسلمانان از سياستش و از اينکه اين لکه به دولتشان چسبانده شده بود، متنفر شدند و انتقاد کنندگان، از او با صفات خدعه، نيرنگ، ظلم و ستم، ياد کردند، همه ي اينها در سايه ي هدايت و رهبري حضرت حسين و خوشنامي آن حضرت و اتخاذ سياست حکيمانه در ايستادگي مقابل ستم آنان و برنامه اي استواري که براي دور ساختن سرکشي و ستم آنان طرح ريزي نمود، دورانديشي و ايثار در اقداماتش صورت گرفت». [1] .

امام، با نهضت مبارکش، آن سرها را سرنگون کرد چرا که تکبّر، آنها را پر نموده، غرور، سنگينشان کرد و خودسري، کورشان گردانيده بود.

«سيد مير علي هندي» مي گويد: «کشتار کربلا، جهان اسلام را به شدت تکان داد؛ چيزي که به فروريختن پايه هاي دولت اموي، کمک کرد». [2] .



[ صفحه 528]



اما نشانه هاي شکست اموي پس از کشته شدن امام عليه السلام عبارتند از:

الف- جدا شدن آنان از واقعيّت اسلام

کشتار هولناک کربلا، امويان را از محدوده ي اسلام، خارج ساخت و ثابت نمود که آنان همچنان بر بت پرستي و جاهليتشان باقي مانده اند؛ زيرا آنچه بر خاندان پيامبر صلي اللَّه عليه و آله وارد آمد از نابودي فراگير پس از محروم ساختن آنان از آب به وسيله ي فرماندهي نظامي، گرفته تا تکّه تکّه کردن ريحانه پيامبر خدا صلي اللَّه عليه و آله پس از قتل و اسير کردن آزاد زنان نبوّت و بانوان وحي که آنان را از شهري به شهري مي گرداندند در حالتي که ديدن آن، موي بر بدنها راست مي کرد تا شکست خاندان پيامبر صلي اللَّه عليه و آله را نشان دهند و انتقامجويي خود را از آنان، در برابر افکار عمومي، عيان سازند و شعري که يزيد به آن تمثل جست و در آن، نبوت پيامبر صلي اللَّه عليه و آله را منکر شد و اينکه وي عترت را به انتقام خون کساني از امويان که در واقعه ي بدر کشته شدند، نابود ساخت، همه ي اين امور، امويان را از هر سرشت اسلامي، خارج ساخت و خروجشان از دين را مدلّل نمود.

ب- عموميّت يافتن انتقاد و اعتراض بر آنان

از نشانه هاي شکست شديدي که امويان بدان دچار شدند، عموميت يافتن انتقاد و اعتراض بر آنان در همه ي محافل بود؛ زيرا امواج خروشاني از اعتراض بر يزيد- حتي از خانواده و خاندانش- به پا خاست که از اين امر به شدت پريشان گشت و بر آنچه مرتکب شده بود، پشيمان شد و رابطه ي ميان وي و ميان فرزند مرجانه- بنا به گفته مورخان- به تيرگي گراييد.

ج- انتقال خلافت از بني اميّه

انقلاب امام، حکومت اموي را دچار شکست ساخت و همه ي نشانه هايش را درهم کوبيد و آن را گرفتار جوّي از انقلابات پي درپي نمود که



[ صفحه 529]



شيعيان و ديگران، آنها را شعله ور ساخته تا آنجا که کاخ آن حکومت سياه، با قيام دولت عباسي، فروريخت که به اين مطلب، خواهيم پرداخت.


پاورقي

[1] ريحانة الرسول، ص 176.

[2] مختصر تاريخ العرب.