بازگشت

خطبه ي حضرت زينب


هنگامي که حضرت زينب عليهاالسلام نوه ي حضرت پيامبر صلي اللَّه عليه و آله و خواهر امام، آن جمعيّت فراوان را ديد که خيابانها و کوچه هاي کوفه را پر کرده اند، براي روشن کردن وضعيّت و آشکار کردن مصيبت بزرگي که بر اهل بيت، جاري گشته و افکندن بار مسؤوليت اين جنايت زشت، بر کوفياني که پيمان را شکسته و تعهد را ناديده گرفته و ريحانه ي رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله را کشته اند و آنگاه، پس از کشتن آن حضرت به شيون و گريه پرداخته بودند، گويي که اين گناه عظيم را مرتکب



[ صفحه 400]



نگشته اند، به سخن پرداخت که متن خطابه ي آن حضرت بدين شرح مي باشد:

«سپاس خداي را و صلوات او بر پدرم محمد رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله و بر خاندان پاک نيکوکار او باد! اما بعد: اي اهل کوفه! اي صاحبان خدعه و نيرنگ! [1] آيا گريه مي کنيد؟! اشکتان آرام نگيرد [2] ، مثل شما مانند آن کسي است که آنچه را رشته است، پس از محکم شدن، باز از هم جدا مي کند، آيا شما سوگندها و پيمانهايتان را وسيله خيانت و فساد قرار مي دهيد؟ آگاه باشيد، بد چيزي- که همان خشم خداست- را براي خود پيش فرستاديد و در عذاب، جاودانه ايد.

آيا گريه و زاري مي کنيد؟! آري به خدا! بسيار بگرييد و اندک بخنديد، همه ي آن به خاطر اين است که حرمت فرزند خاتم پيامبران و سرور جوانان اهل بهشت را شکسته ايد، آنکه جايگاه و پناهگاه گرفتاري، مشعل حجت و وسيله ي استواري سنّت شما بود، چه زشت است آنچه بر خود بسته ايد و دور و فرومايه باشيد که تلاشتان ناکام و دستهايتان شکسته و داد و ستدتان زيانبار گشته و خشم خدا را براي خود فراهم نموده ايد و ذلّت و بيچارگي بر شما وارد شده است.

واي بر شما اي اهل کوفه! آيا مي دانيد کدام جگر رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله را بريده و چه خوني را از او ريخته و چه حرمتي را براي او شکسته ايد؟ به حقيقت کار زشتي انجام داده ايد که نزديک باشد آسمانها از آن شکسته شوند و زمين شکافته و کوهها درهم کوبيده گردند!

کار شما به وسعت زمين و آسمان، احمقانه و زشت مي باشد، آيا در



[ صفحه 401]



شگفت شديد که آسمان، خون باريده است در حالي که عذاب آخرت رسوا کننده تر باشد که آنان (يعني عذاب شوندگان در آخرت) ياري نشوند، مهلت دادن خدا، شما را به خفّت بکشاند زيرا او شتاب و عجله نمي کند و از درگذشتن انتقام نمي هراسد،چرا که او در کمينگاه است...». [3] .

شيرزن کربلا با منطق صداقت و صداي حقانيت، آنان را کوبيد و بر نفسهاي خبيثشان رهنمون گشت، به اشکهاي دروغينشان فريفته نشد و فريبکاري و دروغشان بر او پنهان نمانده جنايت زشتشان را بر آنان يادآور شد که زشت ترين جنايتي است که بر روي زمين اتفاق افتاده است.... آنان را با بدترين صفاتي توصيف کرد که فرومايه ترين ملتها به آن وصف مي شوند؛ زيرا آنان را به نيرنگ و پيمان شکني توصيف نمود که اين دو، سرچشمه ي انحطاط و شقاوت انسان مي باشند.

حضرت زينب عليهاالسلام در مورد گريه ي آنان، اظهار نظر نمود و گفت: آنان حق دارند بسيار بگريند و کمتر بخندند، به خاطر گناه عظيمي که مرتکب شده اند؛ زيرا سرور جوانان اهل بهشت و فرزند خاتم نبوّت و نجات بخش و آزاده کننده ي آنان را کشته و جگر رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله را بريده و حرمتش را شکسته و خانواده اش را به اسارت برده بودند، پس کدام جنايت، زشت تر و يا فجيع تر از اين جنايت مي باشد؟


پاورقي

[1] در نسخه‏اي: «پيمان‏شکني» آمده است.

[2] در نسخه‏اي: «اشکتان آرام نگيرد و ناله‏تان خاموش نشود».

[3] مقرم، مقتل الحسين، ص 312 -310.