بازگشت

عباس اصغر


«عباس اصغر» برادر امام از پدر که مادرش «لبابه» دختر عبيداللَّه بن عباس بود،در روز عاشورا به شهادت رسيد [1] «قاسم بن اصبغ مجاشعي» مي گويد: هنگامي که سرها را به کوفه آوردند، سواري را ديدم که در ساق اسبش، سر نوجواني امرد [2] را آويخته بود که همچون ماه شب چهارده بود، هرگاه اسب، سر خود را پايين مي آورد، سر آن نوجوان به زمين مي رسيد. من درباره ي آن سوار پرسيدم، گفتند «حرملة بن کاهل» است، در مورد آن سر، پرسيدم،گفته شد که سر عباس بن علي است [3] و اين خبر وجود عباس اصغر را مؤکد مي سازد؛ زيرا عباس اکبر، در روز شهادت 32 ساله بود، نه نوجواني امرد.

در اينجا سخن ما در مورد شهداي اهل بيت: پايان مي يابد که با قتل آنان، حرمت پيامبر صلي اللَّه عليه و آله شکسته شد و لشکر اموي، خويشاونديشان نسبت به رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله را که به رعايت و عطوفت، از هر چيزي شايسته تر بود، رعايت نکردند.



[ صفحه 327]




پاورقي

[1] تاريخ خليفه خياط 234 /1.

[2] يعني نوجواني که هنوز صورتش موي در نياورده است.

[3] مرآةالزمان في تواريخ الزمان، ص 95. الحدائق الورديّة 128 -127 /1. الصراط السوي في مناقب آل‏النبي، ص 92.