بازگشت

شهادت سويد


آخرين کسي که از ياران امام به شهادت رسيد، قهرمان شجاع، «سويد بن



[ صفحه 284]



عمرو بن ابي مطاع خثعمي» بود که در ميدان نبرد، زخمي برزمين افتاد، آنان گمان کردند که وي کشته شده است، لذا بر او هجوم نبردند، او از شدت درد زخمها و رفتن خون از بدن، بيهوش گشته بود، ولي هنگامي که شنيد آن قوم فرياد مي زدند: «حسين کشته شد»، همچون شير زخمي از جاي جست و بدون اينکه توجهي به درد زخمهايش داشته باشد به دنبال شمشير خود گشت و آن را نيافت، ولي چاقويي پيدا کرد و با آن به سوي آنها حمله برد و آنان را مضروب مي ساخت و آنها، پريشان از نزد وي مي گريختند و گمان کردند که مردگان از ياران حسين جان گرفته اند تا بار ديگر به جهاد پردازند و هنگامي که مطمئن شدند که خطا کرده اند، به سوي وي روي آورده او را به شهادت رساندند، «عروة بن بطان ثعلبي»او را به قتل رساند.

تاريخ انساني، صادقانه تر و بزرگوارانه تر از اين وفاداري به ياد ندارد که به حقيقت، اين همان شکوه در اردوگاه حسين است که آنان تا آخرين رمق از زندگي شان بر وفاداري خود نسبت به امامشان، پايدار ماندند.

اينان، بعضي از ياران امام هستند که در نبرد به تلاشي دست زدند که هر وصف و تعريفي در بيان آن کوتاه مي آيد؛ زيرا جهادي کردند که تاريخ در همه ي عمليات جنگي اتفاق افتاده بر روي زمين، نظيري براي آن نمي شناسد. آنان با وجود کمي تعدادشان و تحمل تشنگي جانکاه با آن لشکر فراوان روبه رو شدند و تلفات سنگيني بر آنان فرود آوردند.

آن گروه از قهرمانان ايمان، با سختيها نبرد کردند و به گرداب هولناک آن کارزار فرورفتند و همانند يک مرد، مقاومت کردند و حرکت ايمان را رهبري نمودند، عزم هيچکدام از آنان به سستي نگراييد و نيزه ي هيچيک از ايشان نرم نشد، همگي به خون آغشته شدند در حالي که احساس غبطه و افتخار مي کردند



[ صفحه 285]



و با فداکاريهاي بزرگوارانه، عظمت اسلام را نشان دادند که آن روح انقلابي را به آنان بخشيده بود، با آن توانستند با صبر و پايداري، در برابر آن وحشيان درّنده مقاومت کنند که طمع ورزيها آنان را به ارتکاب فجيع ترين جنايت در تاريخ همه ي بشريت، سوق داده بود.

جانهاي پاکشان به رفيق اعلي، عروج کرد با زيباترين چهره اي که ممکن بود در راه خدا جانبازي نمود و شديدترين ايمان به عادلانه بودن راهي که از والاترين اتفاقات جهان بوده است... و معطرترين درودي که به ياد آنان تقديم مي شود، سخنان امام صادق عليه السلام در حق آنان مي باشد:

«پدر و مادرم به فدايتان باد! شما پاک و پاک است سرزميني که در آن به خاک سپرده شديد، به خدا! به رستگاري عظيمي نايل گشته ايد». [1] .



[ صفحه 289]




پاورقي

[1] بحارالأنوار 201 /101.