حج امام حسين
امام عليه السلام بسيار به حج مي رفت. آن حضرت 25 بار پياده به حج رفت [1] در حالي که مرکبهايش همراه او برده مي شدند [2] ايشان رکن اسود را به دست مي گرفتند و با خدا به راز و نياز پرداخته و چنين مي فرمودند: «پروردگارا! به من نعمت دادي و مرا سپاسگزار نيافتي و مرا آزمودي و مرا شکيبا نديدي، پس نه تو نعمتت را به ترک شکر، سلب نمودي و نه به ترک صبر، سختي راادامه دادي. پروردگارا! از کريم جز کرم نخواهد بود...» [3] .
آن حضرت عليه السلام براي عمره بيت اللَّه خارج شد و در راه بيمارگشت. اين خبر به پدرش امير المؤمنين عليه السلام رسيد که در يثرب بود. پس به دنبال او رفت و در «السقيا» به وي رسيد در حالي که بيمار بود، پس به او فرمود: «پسرم! از چه چيزي رنج مي بري؟».
«سرم، درد مي کند».
امير المؤمنين شتري خواست و آن را سربريد و موي سرش را تراشيد و او را به مدينه بازگرداند. هنگامي که بيماريش بهبودي يافت، به سوي مکه بازگشت و عمره را به جاي آورد [4] .
اينها بعضي از مواردي است که درباره طاعت و عبادت آن حضرت روايت کرده اند.
[ صفحه 162]
پاورقي
[1] ابن عساکر، ترجمة امام الحسين عليه السلام، ص215. سير اعلام النبلاء 287:3. مجمع الزوائد 201:9. تهذيب الاسماء 163:1. ابن مغازلي، مناقب، حديث شماره 64. مختصر صفوة الصفوة 763:1، طبراني، تاريخ 123:3.
[2] صفوة الصفوة 763:1. شعراني، طبقات 26:1. ابن عساکر، ترجمة امام الحسين، ص217.
[3] الکواکب الدرية 58:1.
[4] دعائم الاسلام 344:1.