بازگشت

پاسخ اهل بيت امام حسين


هنوز امام سخنانش را پايان نداده بود که برگزيدگان پاک از اهل بيتش،



[ صفحه 198]



به پا خاستند و اعلام نمودند که آنان همان راهي را که او انتخاب کرده است، بر مي گزينند و در مسيرش، به دنبال او خواهند بود و جز شيوه اش را برنگزينند، آنان همگي با چشماني اشکبار به سخن آمدند و گفتند: «چرا اين کار را انجام دهيم؟ براي اينکه بعد از تو باقي بمانيم؟ خداوند آن روز را هرگز به ما نشان ندهد».

ابتدا برادرش ابوالفضل عباس اين سخنان را آغاز کرد و جوانمردان پاک از فرزندان خاندان نبوت از او پيروي کردند. امام روي به عموزادگانش، از فرزندان عقيل نمود و به آنان فرمود: «کشته شدن مسلم برايتان کافي است، برويد که من به شما اجازه داده ام».

جوانان آل عقيل يک زبان فرياد کشيدند: «در آن صورت مردم چه خواهند گفت؟ و ما چه مي گوييم؟ ما بزرگ و سرور و عموزادگانمان- که بهترين عموزادگان هستند- رها کرديم و همراه آنان نه تيري پرتاب نموديم و نه با نيزه اي ضربه زديم و نه شمشيري کشيديم و نمي دانم که چه کرده اند؟ نه به خدا چنين نکنيم، بلکه جانهايمان، اموالمان و خانواده هايمان را فداي تو مي کنيم و همراه تو مي جنگيم تا به آنجا برسيم که تو به آن وارد شوي، خداوند زندگي پس از تو را زشت بدارد» [1] .


پاورقي

[1] طبري، تاريخ 419 /5. ابن‏اثير، تاريخ 58 -57 /4.