بازگشت

عبدالله بن حوزه


«عبداللَّه بن حوزه» فرومايه به سوي اردوگاه امام شتافت و فرياد زد: «اي حسين!تو را مژده ي آتش باد!!».

امام، سخنش را به وي بازگرداند: «من به سوي پروردگاري مهربان و شفيعي اطاعت شده مي روم». سپس درباره ي او پرسيد، به آن حضرت گفته شد که او «ابن حوزه» است.امام، دو دست خود را به دعا برداشت و فرمود: «خداوند او را در حوزه آتش قرار دهد».

ناگهان، اسب وي رم کرد و او را در نهري افکند که پايش در رکاب آويزان شد و او برزمين افتاد، در حالي که اسب او را مي کشيد و سرش را به سنگها و باقيمانده ي تنه ي درختان مي کوبيد تا به هلاکت رسيد [1] و گفته شده که اسب، او را در آتش برافروخته در خندق افکند و در آن سوخت. هنگامي که امام سرعت استجابت دعايش را ديد، صداي خود را بلند کرد فرمود: «خداوندا! ما اهل بيت پيامبرت و ذرّيه ي او هستيم، پس شکسته بدار هر کس را که به ما ستم نموده و حق ما را غصب کرده است که تو شنواي نزديک هستي» [2] .

(مسروق بن وائل حضرمي) وقتي اين صحنه را ديد، در حاليکه با خودش از کشتن امام و جايزه گرفتن از فرزند مرجانه مي انديشيد. بر آنچه انديشيده بود، پشيمان گشت و دانست که اهل بيت را نزد خداوند حرمت و جايگاهي است، پس، ميدان جنگ را رها کرد و از ترس غضب خداوند، پاي به فرار نهاد [3] .


پاورقي

[1] انساب‏الاشراف 399 /3. تذهيب التهذيب 155 /1.

[2] خوارزمي، مقتل الحسين 249 /1.

[3] ابن‏اثير، تاريخ 66 /4.