بازگشت

پاسخ يزيد


هنگامي که سرها به دمشق رسيد، يزيد به شدت شاد شد و نامه اي به فرزند مرجانه در پاسخ نامه اش نوشت و از او تشکر کرد، متن آن نامه



[ صفحه 519]



چنين است:

«اما بعد: تو پيوسته آن گونه که دوست دارم بوده اي، کاري با تدبير انجام داده همچون دليري ثابت قدم، دست به کار شده و کفايت داشته و گمانم را به حقيقت رسانده اي و نظرم را در مورد خودت تأييد کرده اي، من دو فرستاده ات را فراخواندم و از آنها در مورد کساني که گفته اي، پرسيدم و آن دو را در نظر، عقل، فهم، فضل و عقيده شان آن گونه که گفتي يافتم. من براي هر کدام از آنها ده هزار درهم دستور دادم و آنهارا به سوي تو فرستادم پس در مورد آنان سفارش به نيکي کن.

به من خبر رسيده است که حسين بن علي عزم حرکت به عراق کرده است، پس کمين گاهها و ديدگاهها قرار داده و مواظبت کن و به گمان، بازداشت کن و همه روزه درباره آنچه از خير يا شر برايت پيش مي آيد، گزارش بده، و السلام» [1] .



[ صفحه 520]



اين نامه، قدرداني فراوان ابن زياد را در بردارد و به اوصفت «کاردان بيدار» داده شده که گمان يزيد را در مورد وي به تحقيق رسانده و وي شايسته انجام کارهاي مهمي از اين قبيل است، يزيد، اورا از تصميم امام حسين عليه السلام براي حرکت به سوي عراق آگاه نمود و او را به انجام امور ذيل دستور داده است:

1 - قرار دادن پستهاي مراقبت و نگهباني در همه راهها و جاده ها.

2 - دقت در کارها و اينکه دورانديش و بيدار باشد.

3 - برخورد با مردم با سياست سختگيري و ارعاب و وحشت.

4 - اينکه در تماس دايم با يزيد باشد و همه مسائل پيش آمده در منطقه را به وي گزارش دهد، فرزند مرجانه همه دستورات را اجرا نمود و اقدامات زير را به عمل آورد:


پاورقي

[1] الفتوح 109/5. انساب الاشراف، ق1، ج1، ولي مورخان اشاره اي نداشته‏اند که اين سرهاي گرانقدر، سرانجام به چه وضعي رسيدند، آيا در دمشق به خاک سپرده شده اند يا در جاي ديگر و اين مطلب را مهمل گذاشته اند، جز اينکه در مرآة الزمان، ص59 در مورد سر هاني آمده است که: در اين سال (يعني سال 302 ه) به بغداد خبري رسيد که در خراسان، در کاخ، خانه اي طولاني يافت شده که در آن، هزار سر در برجي قرار دارد و در گوش هرکدام نخي از ابريشم وجود دارد که در آن رقعه اي است و نام صاحب آن بر رويش نوشته شده و از جمله آنها سر هاني بن عروه، حاتم بن حنه، طلق بن معاذ و ديگران است، تاريخ آنان يعني تاريخ قراردادن آنها در آن خانه، سال هفتاد هجرت ‏است.

زرکلي در حاشيه اعلامش 52- 51/9 به نقل از تاريخ طبري 60 - 59 / 11 از حوادث سال 304 ه. آورده است: نامه اي از خراسان به بغداد رسيد که در آن گفته شده در قندهار، در برجهاي باروي آن شهر، برجي متصل به آنها يافت شده که در آن پنج هزار سر در سبدهايي از علف وجود دارد که از جمله آنها، 29 سر است که در گوش هر کدام از آنها، رقعه اي ديده مي شود که با نخي از ابريشم بسته شده است با نام هر کدام از آنان و سرهاني بن عروه را از جمله آنان شمرده و گفته است: آنها با همان وضع خود يافت شده اند جز اينکه پوست آنان خشک شده و موي بر آنها به همان صورت بدون تغيير مانده است.