بازگشت

سخنراني فرزند زياد


هنگامي که آن ستمگر، از شکست قيام مسلم و فروپاشي نيروهاي مسلحش مطمئن شد، دستور داد تا مردم را در مسجد جمع کنند.

گروههاي مردم در حالي که ترس و هراس بر آنان سايه افکنده بود، به سوي وي آمدند و طاغوت، در حالي که رعد و برق مي کرد و تهديد و وعيد داشت پيش آمده، و بالاي منبر رفت و گفت:

«اي مردم! مسلم بن عقيل به اين سرزمين آمد و عناد کرد و تفرقه ايجاد نمود، هر کس که مسلم را در خانه اش بيابيم، خونش مباح خواهد بود... و هرکس او را بياورد ديه اش براي او خواهد بود، اي بندگان خدا! از خدا پروا کنيد و طاعت و بيعت خود را به جاي آوريد و راهي برخود مگشاييد، هر کس مسلم را براي من بياورد، ده هزار درهم برايش خواهد بود و جايگاه بلندي نزد يزيد بن معاويه دارد و در هر روز، يک خواسته اش، انجام خواهد شد» [1] .



[ صفحه 493]



اين خطابه، قساوت و شدت را در برداشت و موارد زير را متضمن بود:

الف - حکم به اعدام هرکس که مسلم را پناه دهد، با هر جايگاه اجتماعي که آن شخص ممکن است در منطقه داشته باشد.

ب - ديه مسلم براي کسي خواهد بود که او را بياورد.

ج - حکومت، ده هزار درهم به کسي مي دهد که بر مسلم دست يابد.

د - هر کس او را بياورد، از مقربان نزد يزيد بن معاويه و مورد اعتماد وي خواهد بود.

ه - حکومت به هر کس که مسلم را بياورد، پاداشي مي دهد به اين ترتيب که در هر روز يکي از خواسته هايش برآورده مي گردد.

بيشتر آن فرومايگان، آرزو کردند که بر مسلم دست يابند تا آن پاداش را از فرزند مرجانه دريافت کنند و نزد يزيد بن معاويه مقرب گردند.


پاورقي

[1] الفتوح 90 / 5.