بازگشت

هراس بانوان بني هاشم


هنگامي که امام تصميم به ترک مدينه و پناه بردن به مکه گرفت، بانوان خاندان عبدالمطلب، در حالي که به شدت محزون و متأثر بودند، جمع شدند؛ زيرا خبرهاي بسياري از رسول خدا صلي الله عليه و آله در مورد کشته شدن فرزندش



[ صفحه 338]



حسين عليه السلام، به آنان رسيده بود.

آنها شروع به نوحه سرايي نمودند و صدايشان به گريه بلند شد. منظره اي هراس انگيز بود، حضرت حسين عليه السلام با اراده اي محکم، روي به آنان کرد و فرمود: «شما را به خدا! اين کار را که معصيت خداوند و پيامبر مي باشد، آشکار نکنيد».

دلهايشان به درد آمد و فرياد زدند: «نوحه سرايي و گريه را براي چه کسي مي خواهيم، امروز نزد ما همانند روزي است که رسول خدا صلي الله عليه و آله، علي، فاطمه و حسن درگذشته بودند... خداوند ما را فداي تو قرار دهد، اي محبوب نيکان!...».

يکي از عمه هاي آن حضرت به سوي او آمد در حالي که چهره اش برافروخته شده بود. با صدايي که از گريه مرتباً قطع مي شد، گفت: هاتفي را شنيدم که مي گفت:



وان قتيل الطف من آل هاشم

اذل رقاباً من قريش فذلت



«آن کشته سرزمين طف، از خاندان هاشم، گردنهايي از قريش را به ذلّت نشاند و آنها خوار شدند».

امام عليه السلام او را آرام کرد و دستور به شکيبايي داد همان گونه که ديگر بانوان از خاندان عبدالمطلب را چنين امر فرموده بود [1] .


پاورقي

[1] مقرّم، مقتل حضرت حسين عليه السلام 138 - 137 / 5.