بعضي از منابع گفته اند: «خولي بن يزيد اصبحي» امام را کشت و سر از تنش جدا کرد. [1] .

[1] ابن‏شهرآشوب، مناقب 111 /4. درر الابکار في وصف الصفوة الاخيار، ص 38. و در آن آمده است که «عمر بن سعد» به يارانش گفت: فرود آييد و سرش را جدا کنيد. پس «نصر بن حرشه‏ي ضبابي» فرود آمد و با شمشير خود برگردن حسين مي‏زد که ابن‏سعد، خشمگين شد و به مردي که در سمت راستش بود، گفت:واي بر تو! به سوي حسين فرود آي و او را راحت کن، پس خولي به سوي او فرود آمد و سر از تنش جدا کرد.