بازگشت

بزدلي و ترسو بودن


ابن سعد، هيچ نشاني از دليري و شجاعت نداشت، بلکه ترسويي سست



[ صفحه 132]



اراده و ضعيف النفس بود. هنگامي که مسأله ي توابين پيش آمد، دچار ترس شديدي شد، ديگر در خانه ي خود نمي خوابيد، بلکه در کاخ فرمانداري مي خوابيد تا سربازان کاخ او را محافظت نمايند، در حالي که پريشان بود و شبها را از شدت ترس و اضطراب، بيدار مي ماند و وقتي که مأموران مختار بر او تاختند، با اضطراب از بستر خود برخاست و به خاطر پريشاني فراواني که بر او دست يافته بود، پيش از آنکه جنگ افزار خود را بردارد، بر زمين افتاد و مأموران، او را در بسترش کشتند و بدين وسيله، دعاي حضرت حسين عليه السلام به اجابت رسيد که دعا کرده بود خداوند او را در بسترش سر از تن جدا نمايد.

عجيب اين است که «خير الدين زرکلي» او را از فرماندهان دلير دانسته است [1] ، اگر وي- همانند گفته زرکلي- شجاع مي بود، خانواده خويش را رها نمي کرد و به منظور دور ساختن و رعب و وحشت، به قصر حکومت پناهنده نمي گشت.


پاورقي

[1] زرکلي، الاعلام 205 /5.