بازگشت

سهل بن سعد ساعدي


از راوياني است که در شام حضور داشته و به بعضي از وقايع اسراء اهل بيت عليهم السلام اشاره دارد. سهل بن سعد گويد: غرفه ي بلندي ديدم که پنج زن در آن بودند. يکي از آنان پيرزن قد خميده اي بود، وقتي که برابر سر امام حسين عليه السلام قرار گرفت از جا برخاست و سنگي برداشت و به دندانهاي ثناياي حضرت زد. من وقتي که اين منظره را ديدم عرض کردم: بارالها، آن پيرزن را با آن زنهاي همراهش هلاک کن، در کتاب «رياحين الشريعه» (ج 3، ص 158) نقل شده که چون عليا مخدره زينب سلام الله عليها ديد سنگ چهره ي مبارک امام حسين عليه السلام را مجروح ساخت، با ناله و گريه روي خود خراشيد و دست به دعا و نفرين برداشت و عرض کرد: خدايا، خراب کن قصر اينها را و بسوزان آنها را به آتش دنيا، قبل از آتش


آخرت. راوي گويد به خدا قسم در ساعت آن قصر ويران و منهدم گرديد و آتش در آن قصر افتاد و بسوخت.

وي يکي از شيعيان اهل بيت بود که در شام، بيرون دروازه ي دمشق، با کاروان اسراي کربلا برخورد کرد و از جشن و پايکوبي مردم به شگفت آمد. با سکينه دختر امام حسين عليه السلام سخن گفت و خود را معرفي کرد و درخواست نمود که اگر کاري داشته باشند، انجام دهد. سکينه گفت: به نيزه داري که اين سر را مي برد، بگو تا جلوي ما برود و مردم مشغول تماشاي سر شوند و به چهره ي حرم رسول الله ننگرند. سهل با پرداخت چهارصد دينار به نيزه دار از او خواست که پيشاپيش خاندان پيامبر راه برود. سهل بن سعد ساعدي، از اصحاب پيامبر و ياران علي عليه السلام بود، تا سال 88 هجري زيست. هنگام مرگ، 96 ساله يا صد ساله بود.