بازگشت

زيد بن رقاد تغلبي


از جنايتکاران کربلا. وي به اتفاق ملعون ديگري به نام «عروة بن بطان ثعلبي» روز عاشورا يکي از ياران حسين بن علي عليه السلام را با نام «سويد بن مطاع» به شهادت رساندند.

موسي بن عامر مي گويد: مختار،


عبدالله شاکري را که يکي از يارانش بود، با گروهي مسلح به سراغ زيد بن رقاد فرستاد، وي از طايفه جنب بود و در کربلا از تک تير اندازان لشکر عمر سعد بود. او در روز عاشورا، عبدالله فرزند مسلم بن عقيل را هدف تير قرار داد و به شهادت رساند. زيد مي گفت من تيري به يکي از فرزندان حسين عليه السلام انداختم در حالي که بچه اي خردسال بود و دستش را روي پيشاني اش گذاشته بود من پيشاني او را هدف گرفتم و چنان دقيق تير را رها کردم که دست آن نوجوان به پيشاني اش دوخته شد و نتوانست دستش را از پيشاني اش جدا کرد.

ابوعبدالاعلي زبيدي گويد: آن نوجوان که روز عاشورا، هدف تير زيد بن رقاد قرار گرفت، عبدالله فرزند مسلم بن عقيل خواهر زاده ي امام حسين عليه السلام بود. و وقتي دست او به پيشاني اش دوخته شد، چندين نفرين کرد: «خدايا اينان ما را اندک ديدند و ما را خوار کردند خدايا چنانکه ما را کشتند آنها را بکش و همان طور که ما را خوار کردند آنان را ذليل کن».

اين مرد زبيدي گويد: آن مرد خبيث (زيد بن رقاد) تير دومي را به سوي آن پسر بچه رها کرد و همان تير دوم او را به شهادت رساند.

زيد، خود تعريف مي کند: به بالين آن نوجوان رسيدم، ديدم مرده است تير را از شکم او بيرون کشيدم. اما تيري که به پيشاني اش زده بودم و دستش را به پيشاني اش دوخته بودم، هر کار کردم نتوانستم آن تير را بيرون بکشم و با همان وضع او را رها کردم.»

در تاريخ طبري و کامل ابن اثير زيد بن رقاد آمده است و حال آنکه زيد بن رقاد نيز نقل شده است...

زيد بن رقاد در حين دستگيري در مقابل مأموران مختار به فرماندهي ابن کامل مقاومت مي کرد، عبدالله کامل به افرادش دستور داد، او را با شمشير و نيزه نزنيد ليکن با تير و سنگ او را تير باران کنيد، آنان دستور را انجام دادند تا نقش بر زمين شد، آن گاه ابن کامل، دستور داد، او را زنده زنده، در آتش افکندند.»

زيد بن رقاد تک تير انداز عمر سعد بود، وي قاتل عبدالله بود و در قتل


حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام شرکت فعال داشت.