بازگشت

رضا هندي


سيد رضا بن سيد هاشم نقوي


رضوي موسوي هندي لکهنويي، به سال 1290 ه. ق در نجف متولد شده و در سال 1298 ه. ق همراه پدر به سامرا رفت. او بعد از سيزده سال به نجف برگشته و بقيه ي عمر را در آنجا در طلب علم گذرانيد. به سال 1362 ه. ق در قريه اي نزديک نجف وفات يافت و او را در نجف دفن کردند.



و بقعة ترهب الأيام سطوتها

و ليس تهرب من ذؤبانها النقد



و روضة انجم الزهراء قد حسدت

حصباءها و عليها يحمد الحسد



و ارض قدس من الأملاک طاف بها

طوائف کلما مروا بها سجدوا



فانهض فدتک بقايا انفس ظفرت

بها النوائب لما خانها الجلد



هب ان جندک معدود فجدک قد

لا قي بسبعين جيشا ماله عدد



غداة جاهد من اعدائه نفرا

جدوا باطفاء نور الله و اجتهدوا



و عصبة جحدوا حق الحسين کما

من قبل حق ابيه المرتضي جحدوا



تجمعت عدة منهم يضيق بها

صدر الفضا و لها امثالها مدد



فشد فيهم بأبطال اذا برقت

سيوفهم مطروا حتفا و ما رعدوا



صالوا و جالوا و ادوا حق سيدهم

في موقف فيه عق الوالد الولد



در آن جا(کربلا). آرامگاهي است که روزگار از سطوت آن در هراس است و گرگها در آنجا جرأت حمله به گوسفندان را ندارند.

بوستاني است که ستاره هاي درخشان به سنگريزه هاي آن حسادت مي ورزند و به اين دليل در اينجا حسد صفتي ممدوح شده است.

سرزمين مقدسي است که فرشتگاني که به دور آن مي گردند، هر گاه به مقابل آن مي رسند سجده مي کنند.

به پا خيز، نفوسي که مصائب بر آنها وارد شده به حدي که ديگر قدرت مقابله ي با مصائب را ندارند، همگي به فداي تو باد.

اگر تعداد لشکريان تو کم است، جد تو امام حسين عليه السلام با هفتاد نفر به


رويارويي لشکري بي شمار رفت.

در روزي که با گروهي که سعي در خاموش کردن نور خدا داشتند مبارزه و مجاهده کرد.

گروهي که حق حسين عليه السلام را انکار کردند، قبل از آن هم حق پدرش مرتضي را منکر شده بودند.

گروهي از آنان گرد آمدند و همه جا را اشغال کردند. آنها به همين تعداد نيز پشتيبان دارند.

او به همراه قهرماناني به دشمن حمله برد که هر گاه شمشيرهاي آنان برق مي زد، باران مرگ مي باريد ولي صداي رعد بلند نمي شد.

از چپ و راست ميدان جنگ حمله کردند و حق آقاي خود را ادا کردند. آن هم در موقعيتي که پدر، فرزند را رها مي کند.