بازگشت

حسين بن عبدالله برسمي حمداني


وي يکي از سربازان و نزديکان «عبدالله بن مطيع» استاندار کوفه بود. استاندار کوفه دو نفر از نزديکان خود به نامهاي «زائده بن قدامه» و حسين بن


عبدالله برسمي را به دنبال مختار بن ابوعبيد ثقفي فرستاد، که از او دعوت کنند به استانداري بيايد (تا با توطئه او را دستگير کند) هنگامي که مختار با دو مأمور استاندار عازم استانداري بود، زائده بن قدامه که از عموزادگان مختار بود (آيه ي 3) از سوره ي انفال را براي مختار خواند و او را از خطر توطئه آگاه ساخت. مختار نيز به منزل برگشت و خود را به مريضي زد سپس رو به مأمور استاندار کرد و گفت: «شما برويد نزد ابن مطيع و وضع کسالت مرا به او بازگوييد.»

دو مأمور به استانداري با دست خالي برگشتند. حسين بن عبدالله گويد:

«در بين راه، به رفيقم زائده بن قدامة گفتم: وقتي که آيه را براي مختار خواندي، منظورت را فهميدم که مي خواستي او را متوجه مطلب کني، و از شعري که مختار خواند، فهميدم که او منظور تو را فهميده و پيش استاندار نخواهد آمد. اما زائده انکار کرد. گفتم: خاطرت راحت باشد من گزارش بدي از تو و مختار به امير نخواهم داد.