بازگشت

ابوعجين


آن روز که تعدادي از ياران و نزديکان مختار در محاصره قصر کشته شدند، و مردم هزيمت شدند «ابوعجين» که در مهلکه حاضر بود به مادر مختار که عجوزه اي بود پيشنهاد کرد که بيا تا تو را به دوش بگيرم و تو را از معرکه نجات دهم. «دومه» با شجاعت تمام اين پيشنهاد را رد کرد و گفت: «به خدا قسم اگر دستگيرم کنند و اسير شوم بهتر از آن است که مرا به دوش بگيري و نجاتم دهي».