بازگشت

عبدالحسين أزري


اين شاعر توانا که به سال 1298 ه.ق در بغداد متولد شده از آزادي خواهان عراق بود. او نخستين روزنامه را در حمايت از حقوق اعراب منتشر کرد و مدتها در زندان گذرانيد. او به سال 1374 ه.ق در بغداد درگذشت و در نجف دفن شد.



ما کان للاحرار الا قدوة

بطل توسد في الطفوف قتيلا



و تعشق الاحرار سنتک التي

لم تبق عذرا للشجا مقبولا



قتلوک للدنيا و لکن لم تدم

لبني امية بعد قتلک جيلا



حملت (بصفين) الکتاب رماحهم

ليکون رأسک بعده محمولا



يدعون باسم (محمد) و بکربلا

دمه غدا بسيوفهم مطلولا



ما أبخس الدنيا أذا لم تستطع

ان توجد الدنيا اليک مثيلا



بسمائک الشعراء مهما حلقوا

لم يبلغوا من الف ميل ميلا



قهرماني که در سرزمين طف مقتول شد، نمونه اي براي آزادگان بود.

(اي حسين عليه السلام) آزادگان شيوه و سنت تو را عاشقانه دوست دارند. سنتي که عذري براي کسي باقي نگذاشت.

بني اميه شما را براي دنيا کشتند ولي بعد از شما، دنيا حتي به اندازه ي يک نسل هم به آنها وفا نکرد.

(در صفين) قرآن را بر سر نيزه کردند تا اينکه (بتوانند) بعد از آن سر تو را بر نيزه حمل کنند.

به نام محمد صلي الله عليه و آله دعوت مي کنند در حاليکه در کربلا شمشيرهاي خود را به خون او آغشته مي کنند.

چقدر دنيا پست است که نمي تواند کسي همانند تو را بياورد.

شعرا هر چه در آسمان بزرگي تو اوج بگيرند، يک ميل از هزاران ميل را نمي توانند پيش بروند.