بازگشت

عبدالاعلي بن يزيد كلبي


بنوعليم بن جناب تيره اي از قبيله ي «کنانة» عذره و «قضاعة» و از اعراب قحطان مي باشند.

از شهداي نهضت حسيني در کوفه. او از جوانان کوفه بود که با مسلم بن عقيل بيعت کرد. پس از دستگير شدن «هاني» توسط ابن زياد، هنگامي که مسلم اعلان قيام کرد، عبدالاعلي سلاح برگرفت و از خانه بيرون آمد تا در محله ي «بني فتيان» به مسلم بپيوندد. او را دستگير کرده، نزد ابن زياد بردند. دستور داد تا به زندانش افکنند. پس از شهادت هاني و مسلم، به دستور ابن زياد احضارش کردند و گردن زدند. سلام خدا بر او باد.

او جواني بود از اهالي کوفه و جزء کساني که با مسلم بن عقيل بيعت کردند. هنگامي که مسلم حرکت خويش را بعد از دستگيري «هاني بن عروة» اعلام کرد «عبدالاعلي» لباس رزم پوشيد و از منزل خويش بيرون آمد تا در محله ي «بني فتيان» به مسلم بپيوندد؛ «کثير بن شهاب بن حصين حارثي» که از قبيله ي مذحج بود، او


را دستگير نمود. «کثير» مزدور عبيدالله بن زياد بود و به فرمان او طرفداران خويش را از قبيله ي مذحج گرد آورده بود تا مردم را وادارد که از طرفداري و حمايت مسلم بن عقيل دست بردارند. «کثير بن شهاب»، «عبدالاعلي بن يزيد کلبي» را دستگير و به پيش عبيدالله بن زياد آورد. عبدالاعلي به ابن زياد گفت: «تو را اراده کردم و به قصد تو بيرون آمدم». عبيدالله سخنش را باور نکرد، فرمان داد تا عبدالاعلي زنداني شود.

بعد از آنکه عبيدالله، «مسلم بن عقيل» و «هاني بن عروة» را به شهادت رساند، فرمان داد تا عبدالاعلي را پيش او آوردند. عبيدالله به او گفت: «ما را از کار خويش آگاه کن و بگو که چرا از خانه بيرون آمدي». عبدالاعلي گفت:«خدا تو را اصلاح کند، من از خانه بيرون آمدم تا ببينم مردم چه مي کنند. کثير بن شهاب مرا دستگير کرد.» عبيدالله گفت: «سوگند بخور که جز آنچه گفتي هدفي ديگر تو را به بيرون آمدن از خانه نکشانده است و گناه اين سوگند اگر دروغ بگويي بر عهده ي توست». عبدالاعلي از سوگند خوردن امتناع ورزيد. عبيدالله دستور داد: او را به «جبانة السبيع» برده و گردنش را بزنند. مأموران او را به آنجا برده و سر از تنش جدا ساختند. (جبانة السبيع: نام يک بلندي در حومه ي شهر کوفه). او از شهداي کوفه محسوب مي شود.