بازگشت

عبادت حضرت سيدالعابدين


امام سجاد عليه السلام در عبادت آنقدر کوشيد که احدي پس از ايشان آن مقدار عبادت بجاي نياورد، روزي فرزند گراميش حضرت محمد باقر عليه السلام به محضر ايشان وارد شد و ديد که رنگ مبارک ايشان از شب زنده داري و روزه داري زرد شده و چشمانش از گريه فرورفته بر پيشاني مقدس ايشان از کثرت سجده پينه بسته و در بيني ايشان از زيادي سجده جاي مانده و در اثر عبادت طولاني ساق پاهايش ورم کرده، امام محمد باقر عليه السلام مي فرمايند: وقتي معظم له را در آن حال ديدم نتوانستم بر خود مسلط باشم و گريه کردم و دلم بر ايشان سوخت، در حالي که آن حضرت غرق فکر بود مقداري پس از وارد شدن من ناگاه به من متوجه شدند و فرمودند: پسرم بعضي از صفحاتي را که عبادت جدم اميرمؤمنان عليه السلام در آن است به من بده، تقديمش کردم، مقداري از آنچه در آن بود خواند پس ترکش کرد و ناله اي زد و فرمود: چه کسي طاقت عبادت او (حضرت علي عليه السلام) را دارد.

امام محمد باقر عليه السلام فرمودند: پدرم علي بن الحسين عليهماالسلام در شبانه روز هزار رکعت نماز مي خواند، پس زماني که رحلت ايشان فرارسيد گريست. به ايشان


عرض کردم: پدر جان چه چيزي تو را به گريه وامي دارد؟ به خدا سوگند احدي را نديده ام که چون تو خدا را بخواهد، اين را نه به خاطر آن مي گويم که شما پدر من هستيد سپس آن حضرت فرمود: يا بني انه اذا کان يوم القيامة لم يبق ملک مقرب و لا نبي مرسل الا کان لله عزوجل فيه المشية ان شاء غفر له و ان شاء عذبه.

فرزندم وقتي که قيامت برپا شود فرشته مقرب و نبي مرسلي باقي نمي ماند مگر آنکه درباره ي او مشيت در اختيار خداست اگر خواست عفوش نمايد و اگر خواست عذابش کند.