بازگشت

سعيد بن عبدالله حنفي


سيد بن طاووس گويد:

هنگام نماز ظهر شد. امام حسين عليه السلام به زهير بن قيس و سعيد بن عبدالله فرمود: همراه با نيمي از ياران باقيمانده جلو بايستند. با آنان نماز خوف خواند. تيري به سوي حسين عليه السلام آمد. سعيد بن عبدالله جلو رفت و همچنان خود را سپر تيرها ساخت تا آنکه بر زمين افتاد، در حالي که مي گفت: خدايا! همچون لعنت قوم عاد و ثمود، لعنتشان کن. خدايا! از من به پيامبرت سلام برسان و به او برسان که چه رنجي از زخم چشيدم. من خواستار پاداش تو در ياري فرزندان پيامبرت هستم. سپس به شهادت رسيد، در حالي که افزون بر زخم شمشيرها و نيزه ها، سيزده تير بر بدنش نشسته بود. [1] .


پاورقي

[1] لهوف، ص 165.