بازگشت

اشاره ها


مردان الگو



تاريخ سازان عاشورا در هر عصر و مكاني اسوه هستند براي انسان هاي آن زمان. مي توان از هدايت هاي آنان راه يافت و از رهنمودهاي آنان درس گرفت.



اميرمؤمنان(عليه السلام) فرمود: برترين انسان ها بعد از پسرم حسن، حسين است. او بعد از برادرش مظلوم و در كربلا كشته مي شود. او و اصحابش در قيامت برترين شهيدانند «خَيْرُ الخلق، بعد ابني الحسن، ابني الحسين، المظلوم بعد أخيه، المقتول في أرض كربوبلاء، ألا و انّه و اصحابه من سادة الشهداء يوم القيامة»(1) در معالي السبطين آمده است: «خيرالخلق و سيّدهم بعد الحسن، أخوه ابني الحسين». (2)



ترديدي نيست كه: امام حسين(عليه السلام) و يارانش براي همه انسان ها اسوه اند و خود آن حضرت نيزبه اين حقيقت اشاره كرده، فرموده اند: «وَلَكُم فِيَّ اُسوَةٌ»(3) «زندگي من براي شما الگو و اسوه است.» البته آنان نه تنها براي ما كه براي انسان هاي برترِ ديگر نيز اسوه هستند.



امام صادق(عليه السلام) مي فرمود: «لِي أُسْوَةٌ بِمَا يُصْنَعُ بِالْحُسَيْنِ(عليه السلام) » (4) «آنچه حسين(عليه السلام



انجام داد، براي من نيز الگو و اسوه است.»



و نيز پدر بزرگوارش مي فرمود: «يَكُونُ لِي بِالْحُسَيْنِ(عليه السلام) أُسْوَةٌ» (5) «اسوه من حسين(عليه السلام) است.»



و نيز در روايت آمده است كه موعود اسلام(عجّ)، روز جمعه اي (6) در روز عاشورا قيام مي كند و اين مسأله گوياي آن است كه امام حسين(عليه السلام) اسوه امام زمان(عليه السلام) نيز مي باشد. پس آن حضرت اسوه جاودانه جوامع اسلامي است.



جلوه هاي تولّي و تبرّي



كتاب سرخ حيات بخش عاشورا، داراي دو فصل است:



* فصلي مربوط به حمايت و همسويي با اولياءالله و كساني كه خود را فداي راه حق كرده اند (تولّي) .



* * فصلي ديگر مربوط است به اظهار انزجار و نفرتِ فرزندان حق در مقابل هواداران باطل (تبرّي) .



آري، اين دو فصل، سراسر كتاب تاريخ عاشورا را، در طول حيات عاشورا تشكيل مي دهد. بر اين اساس پيروان عاشورا بايد با جامع نگري و واقع بيني، هر دو فصل را مورد توجه قرار دهند و از اين راه به دو مسأله مهم تولّي و تبري بنگرند و بدان جامه عمل بپوشند. گرچه بعضي از خوانندگانِ اين كتاب شورانگيز، تنها به عنوان يك كتاب تاريخ، كه به زمان گذشته تعلق دارد، بدان مي نگرند ليكن بايد به كتاب عاشورا به عنوان يك كتاب زندگي ساز و هميشه زنده و رهنمود دهنده نگريست.



شكوفايي فطرت ولايت



برپايي عزاداري در مصيبت اهل بيت(عليهم السلام) همان تولّي و تبرّي است و گوياي تجلّي روحيه خدادوستي و شكوفايي فطرت ولايت است. بديهي است كه توجه كامل به فلسفه





عزاداري، باعث خلوص بيشتر عزاداران مي گردد و نيز توجه به اثرات حيات بخش عزاداري هاي خداپسند، بهتر مي تواند راز حمايت ائمه معصوم(عليهم السلام) از عزاداري ها را تبيين كند.

پاورقي

1 . اثباة الهداة، ج4،ص452 معالى السبطين، ج1، ص117



2 . علامه حائرى مازندرانى، معالى السبطين، ج1، ص117



3 . نكـ : طبرى،التاريخ،ج4،ص304



4 . نكـ : بحارالأنوار،ج44،ص227 وسائل الشيعه، ج3، ص265، باب استحباب احتساب البلاء و..



5 . وسائل الشيعه، ج3، ص265، باب استحباب احتساب البلاء و...



6 . نكـ : مستدرك سفينة البحار، ماده «جمع».