بازگشت

عدالت و آزادي


از فلسفه هاي مهمّ قيام كربلا، دعوت به حق و عدل و تأمين آزادي براي انسانها و شكستن سلطه ستم و گسستن حصارها و بندهاي بردگي از دست و پاي مردم بود. در زيارت نامه امام، گواهي مي دهيم كه وي دعوتگري به سوي قسط و عدل و برپا دارنده عدالت و ايجاد امنيّت براي ستمديدگان بود: اشهد انّك قد امرت بالقسط و العدل و دعوت اليهم، [21] و يأمن المظلومون من عبادك... [22] امثال اينگونه تعابير در متون عاشورايي بسيار است. به تعبير امام راحل قدس سره:



سيدالشهدا سلام الله عليه از همان روز اول كه قيام كردند براي اين امر، انگيزه شان اقامه عدل بود... تمام زندگيش را صرف اين كرد كه اين حكومت، حكومت جور بسته شود و از بين برود. [23]



شاعري از زبان سيدالشهدا چنين مي سرايد:





*



دادن جان به ره آزادي مرگ اندر ره آزادي و عدل بهتر از بندگي و بردگي است [24]

*



به خدا بهتر از اين زندگي است بهتر از بندگي و بردگي است [24] بهتر از بندگي و بردگي است [24]



عدالتخواهي، مفهوم ظلم ستيزي و مبارزه با سلطه جائر را هم با خود دارد. در اشعار شاعران، اين مقوله هم زياد به چشم مي خورد، بصير اصفهاني گويد:





*



سر سلسله مردم آزاد حسين است مردي كه چون كوهي به بر تيشه بيداد مردانه در اين مرحله بگذاشت عَلَم را با نيروي يزداني و با دست خدايي بشكست به نوع بشر اين قاعده تعليم ديگر نهراسيد ز ستمكار اعلاميه از قتلگه كرب و بلا داد اين جمله ز خون بود در آن نشريه مسطور بايد بشر از قيد اسارت شود آزاد [25]

*



آن كس كه در اين ره سر و جان داد حسين است دامن به كمر برزد و اِستاد حسين است قدم را بر ضد ستمكار برافراشت به هم قدرت اركان ستم را او كرد كاندر ره آزادگي از جان نبود بيم ستمكش مظلوم به ظالم نكند كرنش و تعظيم با زينب و سجاد سوي شام فرستاد بايد بشر از قيد اسارت شود آزاد [25] بايد بشر از قيد اسارت شود آزاد [25]



اقبال لاهوري، متفكر و شاعر بلند آوازه از اهل سنّت، در سروده خويش از حريّت حسين(ع) و لاله كاشتن او در سرزمين كربلا و استبداد ستيزي حضرتش و بيدار ساختن ملّت دم مي زند و چنين مي گويد:





*



آن شنيدستي كه هنگام نبرد آن امام عاشقان پور بتول الله باي بسم الله پدر بر زمين كربلا باريد و رفت تا قيامت قطع استبداد كرد ما سوي الله را مسلمان بنده نيست خون او تفسير اين اسرار كرد رمز قرآن از حسين آموختيم ز آتش او شعله ها اندوختيم [26]

*



عشق با عقل هوس پرور چه كرد؟ سرو آزادي ز بستان رسول الله معني ذبح عظيم آمد پسر لاله در ويرانه ها كاريد و رفت موج خون او چمن ايجاد كرد نزد فرعوني سرش افكنده نيست ملّت خوابيده را بيدار كرد ز آتش او شعله ها اندوختيم [26]