بازگشت

اظهار كفر


اگـر يـزيـد در بـرخـورد بـا واقـعـه كـربلا سكوت مي كرد, قلم به مزدان تاريخ تراش , به راحتي مي توانستندشخصيت حقيقي او را در پس پرده اي از روايات جعلي مخفي كنند, ولي طبع جاهلي يـزيـد اين فرصت رااز او گرفت و باعث شد تمام رشته هايش پنبه شود و مرزي شد تا حساب مزد بگيران تاريخ نويس ازعلماي رباني امين جدا شود.



سـر شـريف امام حسين (ع ) در مقابل يزيد بود, با چوب خيزران به لب و دندان امام حسين مي زد واشـعـاري را كـه در احد براي شادكامي از شكست مسلمين سروده شده بود, با تركيب چند بيت ازخويشتن مي خواند:



((اي كـاش بـزرگـان مـن كـه در روز جنگ بدر كشته شدند, زاري قبيله خزج را از فرود آمدن ضربات مامي ديدند و از شادي فرياد مي زدند و مي گفتند دست مريزاد اي يزيد! به جاي جنگ بدر بـزرگان و مهتران آنها را كشتيم و بي حساب شديم طايفه هاشم با سلطنت بازي كردند, وگر نه خـبـري از آسمان نيامده ونازل نشده من از دودمان خندق نيستم , اگر انتقام كارهاي احمد را از فرزندانش نگيرم )) (157).