بازگشت

بيست و پنجم شوال شهادت رئيس مذهب تشيع حضرت امام جعفر صادق عليه السلام






*



حسرت گرفته باز حصار مدينه را داغ عزاي حضرت صادق فكنده باز با اشك و اه ما، سر و كار مدينه را

*



غم تيره كرده است ديار مدينه را با اشك و اه ما، سر و كار مدينه را با اشك و اه ما، سر و كار مدينه را



در سوگ امام صادق عليه السلام



مدينه در سوگ تو گريست و فوج فوج مردم غمگين و سوگوار، سالروز رحلت رسول خدا صلّي الله عليه وآله وسلّم را به ياد اورند.



رحلت تو، داغي سنگين بود و به خاك سيردنت داغي سنگين تر، سيل اشك از ديدگان جاري بود، تشييع كنندگان، ناباورانه در پي جنازه مطهرت به سوي بقيع رهسپار شدند و مدينه تعطيل شد و هر خانه اي ماتمكده اي حزن الود!



اري... اي امام صادق عليه السلام



معصومي بودي كه در بقيع به خاك ارميدي، آيا تشييع كنندگانت ميدانستند كه چه كوه عظيمي را بر دوش ميكشد؟ خوشا بر خاك بقيع كه پيكر پاك تو را در بركشيد.



درود بر ام فروه كه مادر والاقدر تو بود و گوهري چون تو را در دامان پروراند.



اي صادق آل پيامبر:



با بيان بليغ و كلام فصيح، زبان رساي اسلام بودي



با سخنان حكيمانه، منطق استوار و علم سرشار، برگزيده روزگار بودي و بنده شايسته پروردگار



تجسم صبر و اخلاص بودي،



چشمه جود و سخاوت و كوه حلم و بردباري، نام اور فراست و شجاعت و جلوه هيبت و جلالت.



چهره فروزان اهل بيت بودي و وارث علوم رسالت.



از سالاله پيامبران بودي و عطر و بوي پيامبر را ميدادي و مهابت و شكوه او را داشتي.



اي خورشيد مدينه دانش:



سالهاي سياه، ابرهاي سلطه امويان، آسمان جهان اسلام را تاريك كرده بود و سالهاي تيره تر حكومت عباسيان، مسلمآنان را به تيرگي نشانده بود.



در ميان اين دو فصل سياه و سرد و ابر الود چند صباحي كه خورشيد وجود تو تابيد، اسلام و قرآن را جان بخشيد، نهال حق پا گرفت و افق انديشه ها تابان شد.



دين، زنده به نام تو گشت.



درخت علم، در بوستان كلام تو روئيد.



گلشن فضل از چشمه دانش تو سيراب شد.



كتاب فقه با الفباي جعفري نگاشته گشت.



وقتي تو سخن ميگفتي، طبيعي بود كه حسودان و عنودان، زبان طعن بگشايند و تيغ دشمني بركشند. كدام دانشوري را ميتوان شناخت كه از گنج دانشت بهره نبرده باشد؟



كدام معلمي را ميتوان نام برد كه به اندازه تو تربيت مكتب عترت داشته باشد؟



كدام حوزه است كه شاگردي تو بر سر در ان نقش نبسته است



كدام فقيه است كه خوشه چنين خرمن حديث تو نيست



وقتي چهار هزار قلم، حكمت و حديث و فقه را از عرش بلند علم لدني تو، بر فرش كتب و دفاتر فرود مياورند. وقتي چهار هزار شاگرد، همچون نسيمي خوشبوي، از كوي معارف تو گذشته و در پهنه قلمرو اسلام پخش ميشدند و قال الصادق گويان، كام تشنگان معرفت را عطر اگين ميساختند.



وقتي منطق اهل بيت و برهان عترت، قوي تر و بران تر بود. وقتي مردم، گاهي از لابلاي گرد و خاكهاي بر انگيخته بدعت گذاران و تحريف گران، چهره اسلام ناب محمدي را ميديدند و فريفته جذبه هاي ان ميشدند.



وقتي سلسله نوراني راويان احاديث، حلقه اي از تعبد و اطاعت برگرد آل الله ميزدند.



وقتي ابان بن تغلب ها، هشام ابن حكم ها، مومن طاق ها، حامل و ناقل علوم تو بودند. وقتي جميل ابن دراج ها، ابو بصيرها، زراره ها، سماعه فقه، حديث و حكمت را در افق انديشه ها و مزرعه دلها ميافشاندند.



وقتي حمران ابن اعين ها، علي ابن حمزه ها، عمار ساباطي ها، جابر ابن حيان ها، مفضل ها، صفوان ها، سيراب شدگاني از كوثر زلال دانش تو بودند و جامي از اين زمزم جوشان، به جان هاي تشنه مينوشاندند و كام دلها را با حلاوت مكتب عترت اشنا ميساختند و نه تنها علم، كه عمل هم مياموختند و نه فقط دانش كه دين را هم از زبان تو ميگرفتند.



وقتي با تابش مهر درخشان فضايل تو، مجالي براي خودنمايي شب پره ها نمي ماند،...



اري در ان شرايط، روشن بود كه خفاشان كور سو، نگذارند فروغ فروزانت جلوه گري كند.



و اينگونه بود كه تو، در عين شهرت و اعتبار و نفوذ و محبوبيت، همچنان مظلوم بودي و مظلومي اي امام صادق عليه السلام



تو ناصر حقايق، دچار منصور دوانقي بودي، ان باطلي كه لباس حق پوشيده و جامه خدمت و خلافت به بر كرده بود تا رعيت را در هيات شباني بفريبد و گرگ ايمان و جان آنان شود.



شهادت تو، نشاني از مظلوميت خط اهل بيت بود. و بايد به حق گفت كه تو امام صادقان و صادقي از اماماني.



قايق شكسته





*



اي مهر تو بهترين علايق ما را نبود به جز خيالت بيماري روح را دوا نيست اي نور جمال كبريائي روز يكه دميد نور خلقت از جلوه تو تبارك الله حسن تو خود از جمال زهراست بر تخت كمال و تاج عصمت تفسير كمال ايزدي بود باشد سخن تو جاوداني افسوس شدي شهيد آخر از داغ تو شد جهان عزادار ماتم زده ايم و غم چو درياست اندم كه حسان فكر ياريم ما راست ز بهترين دقايق

*



جانها به زيارت تو شايق ياري خوش و همدمي موافق جز مهر تو اي طبيب حاذق اي نور تو زينت مشارق رخسار تو بود صبح صادق فرمود به خلقت تو خالق اي زاده بهترين خلايق آخر كه بود بجز تو لايق گفتار تو اي امام صادق بوده است چو با عمل مطابق از حيله ناكسي منافق زيرا به تو عالمي است عاشق دلها همه چون شكسته قايق ما راست ز بهترين دقايق ما راست ز بهترين دقايق



مرثيه گروهي، در شهادت امام صادق عليه السلام





*



امشب امام هفتم تنها بگريد شد پاره قلب قرآن ناطق استاد كل هستي با جسم خسته دردا كه كشته منصور مولاي ما را شد پاره قلب قرآن ناطق يا رب من ارزوي مدينه دارم دوباره داغ شيعه گرديده تازه شد پاره قلب قرآن ناطق آخر ز زهر منصور، مولا فدا شد تا بوت او به دوش اهل مدينه شد پاره قلب قرآن ناطق امام صادق، امام صادق (2)

*



منصور دون بخندد، زهرا بگريد امام صادق، امام صادق (2) رفته از اين جهان با، دل شكسته فرزند زهرا و حجت خدا را امام صادق، امام صادق (2) شايد به خاك قبرش صورت گذارم دارد نگاه حسرت بر ان جنازه امام صادق، امام صادق (2) اعضاي او چو قرآن، از هم جدا شد زهرا زند از اين غم بر سر و سينه امام صادق، امام صادق (2) امام صادق، امام صادق (2)



فصل يازدهم در مناسبتهاي ماه ذي القعده الحرام اول ذي القعده ولادت كريمه اهل بيت حضرت فاطمه معصومه عليه السلام



روشن شده زين عيد، جهان تاريك يا رب بنما ظهور مهدي عليه السلام نزديك





*



در گلشن زهرا ع، گل ديگر بشكفت شد مولد معصومه ع، به احمد ص تبريك

*



شد مولد معصومه ع، به احمد ص تبريك شد مولد معصومه ع، به احمد ص تبريك



فاطمه معصومه عليها السلام كريمه اهل بيت عليهم السلام



قم، حرم اهل بيت و حريم امامان، مدفن بانويي كه بارگاهش چون نگيني در اين خطبه كويري ميدرخشد و حرمش چشمه اي پر فيض و كرامت جوش است و نه تنها كبوتران بر آسمان مزارش طواف ميكنند بلكه پروانگاني شيفته علم و معنويت از سراسر ايران بلكه از كشورهاي ديگري همچون حجاز، بحرين، هند، پاكستان، تركيه، عراق، سوريه، لبنان و كشورهاي افريقايي و اسياي دور به اين وادي نور آمده اند حوزه علميه قم به بركت مرقد پاك اين بانو پديد آمده و دوام يافته است.



ايران ما از فروغ رضوي و عصمت فاطمي روشن و مطهر است.



اين دو برادر و خواهر يكي از شرق كشور همچون خورشيد ميدرخشيد و بر ايران بزرگ نور ميافشاند ديگري در قلب كشور رد خاستگاه نهضت، مركزيت حوزه فقاهت و عاصمه تشيع را گرم و پر جنب و جوش نگهداشته است.



سخن از فاطمه دختر موسي ابن جعفر است.



سخن از شرافت بخش قم و طراوت بخش اين شهر كويري است كه از زلال فيض اين دختر امام همواره خرم و هميشه شاداب است.



نهالي كه در بوستان امامت برويد و از اب عفاف و نور فضيلت سيراب شود و توان بگيرد و با گذشت زمان خود به شاخه اي پر بار و زيبا از شجره طيبه دودمان رسول تبديل گردد اگر كريمه اهل بيت نام نگيرد پس چيست



اين دختر فرزانه كه به فاطمه معصومه ميشناسيمش در اول ماه ذيقعده سال 183 هجري در مدينه منوره ديده به دنيا گشود و در خانه اي كه پدري چون امام كاظم عليه السلام و برادري چون حضرت رضا عليه السلام در ان ميزيسته بزرگ ميشود، نام مادرش را خيزران يا نجمه دانسته اند كه كنيزي است لايق و پاك و چون حضرت رضا را به دنيا ميآورد به طاهره ناميده ميشود.



فاطمه معصومه در دامان ايمان و پاكي رشد ميكند و در چشمه عفاف و عصمت و علم و حكمت به طهارت روح و جان ميرسد نسب و تبارش نبوي و فاطمي و علوي است عبادت و ادب، شاخ و برگ روييده بر اين سرو پاكدامن است، ويژگيهاي روحي و خصايص فردي سبب شده كه با لقب كريمه اهل بيت در زبان عالمان و فقيهان شيعه ياد شود لقبي كه از ميان بانوان اهل بيت تنها به او اختصاص يافته است. لقبهاي ديگرش نيز هر كدام گوياي كمالات والاي اوست از جمله محدثه، عابده، مقدامه و معصومه كه هم نامها و لقبهايش و هم ارزشها و فضايلش ياد اور مادر والا قدرش عصمت هستي و حبيبه خدا حضرت زهرا عليها السلام است فاطمه معصومه، تنها بعنوان خواهري كه برادرش علي ابن موسي الرضا را دوست بدارد و بخاطر نسبت برادر و خواهري دل در گرو محبت او گذاشته باشد نيست گر چه فاطمه و رضا هر دو از يك پدر و مادرند و از يك پستان پاك شير خورده و در يك دامن لايق و عفيف بزرگ شده و با نوازش دست و نگاههاي يك پدر و مادر رشد كرده اند ليكن فاطمه معصومه تربيت شده برادرش حضرت رضا است، دودمان او خانواده يك زنداني است يعني حضرت موسي ابن جعفر عليه السلام مبغوض دربار هارون الرشيد گشته و به امر او باز داشت و زنداني شده است اين حبس و زندان سالهاي طول كشيد و تا شهادت امام ادامه يافته است خانواده امام به درد هجران پدر مبتلاست ولي چون اسارت پدر به خاطر خدا و دين و حرين است با همه سختيهايش، براي فرزندان قابل تحمل است چون خدا راضي است.



در اينهمه سال كه موسي ابن جعفر عليه السلام در زندانهاي مختلف به سر ميبرد امام رضا عليه السلام عهده دار تربيت و متكفل زندگي خواهرش حضرت معصومه و ديگر خواهران است در نبود پدر رسالت رهبري و مسئوليت رسيدگي به تربيت فرزندان و حل مشكلات خانواده بر دوش اوست حتي رسيدگي به خاندان علوي كه امام كاظم سر پرستي يا سر كشي و رسيدگي به آنان را عهده دار بوده در اين دوران سخت غم الود بر عهده حضرت رضا است مورخين تعداد خانواده هايي را كه از طريق امام هفتم موسي ابن جعفر اداره ميشدند و تحت تكفل او بودند تا پانصد خانواده ذكر كرده اند تاثير تربيتي امام رضا عليه السلام را بر خواهر معصومش حضرت فاطمه نميتوان نا ديده گرفت بي جهت نيست كه اين بانوي جوان در دانش و كمال، در حديث و فضل، در ايمان و ثبات قدم، در اراده و فداكاري و هجرت پايگاه و جايگاه بلندي يافته و به مرز عصمت رسيده است و دلهاي عاشقانه عترت را مجذوب خود ساخته است و عالماني فرزانه و فقيهاني بلند مرتبه، به استانه بوسي او افتخار كرده و ميكنند و سلام به او را هر صبح و شام توفيقي الهي ميشمرند.



در خانواده امام زمينه از هر جهت فراهم است كه فرزندان چه دختر و چه پسر با علم و قرآن و حديث و فقه اشنايي كامل داشته باشند. فاطمه عليها السلام نيز از اين موهبت برخوردار است و انگونه كه گفته اند عالمه محدثه راويه بوده است هم احاديثي را از پدران ارجمندش روايت ميكند و هم زنان و مرداني صاحب دانش و اشناي حديث احاديثي را از زبان اين بانو روايت ميكنند و نام فاطمه دختر موسي ابن جعفر عليه السلام در سلسله سند برخي روايات ديده ميشود و عالماني از شيعه و سنت روآيات او را در ضمن روايات ثابت و صحيح و مورد قبول نقل ميكنند، اري نقل حديث از فاطمه عليها السلام و اهتمام و توجه عالمان به انچه از زبان او به عنوان حديث ميشنوند و نقل و ثبت ان در مجموعه هاي حديثي نشان دهنده جايگاه معتبري است كه اين دختر جوان و عالمه، نزد ارباب بصيرت دارد.



در باب فضيلت زيارتش و تاكيد و توصيه اي كه نسبت به زيارت قبر حضرت معصومه عليها السلام در روايات ديده ميشود، شگفت است و ما را به مقام و منزلتش بيشتر واقف ميسازد.



پاداش زيارت مدفن او بهشت است. اين در بيشتر روآيات مربوط به زيارتش آمده است.



تشويق به زيارت او، از زبان امام صادق عليه السلام، امام رضا عليه السلام، امام جواد عليه السلام و... نقل شده است.



سعد ابن سعد از امام رضا عليه السلام در اين باره ميپرسد حضرت پاسخ ميدهد من زارها فله الجنه كسي كه او را زيارت كند، پاداش بهشت است.



در حديث ديگري كه سعد روايت ميكند، چنين است كه امام رضا عليه السلام از او ميپرسد: اي سعد! قبري مربوط به ما اهل بيت نزد شماست پاسخ ميدهد: اري فدايت شوم قبر فاطمه دختر موسي ابن جعفر عليه السلام انگاه حضرت ميفرمايد: آري هر كس با معرفت به حقش او را زيارت كند، بهشت براي اوست.



زائران حرمش، هنگام تشرف بايد خود را ايستاده در برابر آينهاي از كمال و بصيرت و عفاف و علم ببينند و از شايستگيها، فضيلتها، ايمان و اخلاقش اسوه و الگو بگيرند، زيارت در اين صورت است كه اثر تربيتي خواهد داشت، اگر براي زيارت، پاداش و اجر عظيم است، بخاطر سازندگي هاي ان و تاثير گذاري در فكر، روح، اخلاق و زندگي زائر است.



با اين حساب حرم فاطمه معصومه عليها السلام يك مهد تربيت روح و مركز تعليم كمال است، اگر زائر را چشمي بينا و قلبي اگاه باشد...



اول ذي القعده سالروز ولادت كريمه اهل بيت عليهم السلام بر همگان مباركباد.



جلوه گاه تجلي حق





*



ز افق نور ديگري پيداست شادي بر هر كه بنگري پيداست يم عصمت چه گوهر آورده از تبار پيمبر آورده شهر قم اشيان آل عباست جلوه گاه تجلي حق است بارگاه جليل فاطمه است آفتاب سپهر فخر و شرف عمه اطهر امام جواد رحمت كردگار بر حرمش استان فرشته دربانش دخت باب الحوائج است كزو سرمه اي از غبار مرقد او درگهش همچو استان رضاست طوف قبر و زيارت حرمش قول من زار فاطمه و جبت ان دري را كه گفته اند به قم قبه و بارگاه و ايوانش بر سر اهل قم ز لطف خدا شهر قم در پناه معصومه هر كه در خاك قم رذالت كرد سر نوشتش به دست باد فناست

*



جلوه هاي منوري پيداست شهد جان را چه شكري پيداست حجت حق چه دختر آورده آري موسي ابن جعفر آورده حرم دختر ولي خداست اشرف از طور وادي سيناست آنكه نور دو ديده زهراست گل بي خار گلشن طاهاست خواهر طاهر امام رضاست دائما نازل از طريق سماست ملجا خاص و عام و شاه و گداست حاجت هر نيازمند رواست بر مريضان نا اميد شفاست باب اميد و استجاب دعاست ارزوي تمام اهل ولاست فله الجنه مقصد اين ما واست باز ميگردد از بهشت اينجاست برتر از قدس و مسجد الاقصاست سايه اش همچو سايه طوباست در امان از مصائب دنياست سر نوشتش به دست باد فناست سر نوشتش به دست باد فناست



سرودي در ميلاد حضرت فاطمه معصومه عليها السلام





*



دخت موسي و اخت الرضا خوش آمد پيك شادي رسد از سما بر زمين مرغ جان را بود نغمه اي دلنشين خوش آمد، خوش آمد، خوش آمد، خوش آمد گوهري كز شرف جلوه كوثر است دخت فرخنده زهراي اطهر است خوش آمد، خوش آمد، خوش آمد، خوش آمد آنكه قبرش به قم سنگر عصمت است ما همه ريزه خوار، او ولي نعمت است خوش آمد، خوش آمد، خوش آمد، خوش آمد حضرت معصومه به دنيا خوش آمد (2)

*



خوش آمد، خوش آمد، خوش آمد، خوش آمد تا دهد مژده بر جمله مسلمين كرده اين ايت حق نما خوش آمد حضرت معصومه به دنيا خوش آمد (2) فروغ ديده موسي ابن جعفر است روشني بخش بيت الولا خوش آمد حضرت معصومه به دنيا خوش آمد (2) بهر ايرانيان باعث رحمت است مظهر عصمت كبريا خوش آمد حضرت معصومه به دنيا خوش آمد (2)