بازگشت

نيايشي از امام حسين(ع) درطلب توفيق


اللهم اني اسالك توفيق اهل الهدي،واعمال اهل التقوي،ومناصحه اهل التوبه،وعزم اهل الصبر،وحذراهل الخشيه ،وطلب اهل العم ،وزينه اهل الورع ،وخوف اهل الجزع،حتي اخافك .



اللهم ،مخافه يحجزني عن معاصيك،وحتي اعمل بطاعتك عملااستحقبه كرامتك،وحتي اناصحك في التوبه خوفا لك وحتي اخلص لك في النصيحه حبالك،وحتي اتوكل عليك في الامور حسن ظن بك سبحان خالق النور ،سبحان الله العظيم وبحمده.



بارالها ! ازتوتوفيق هدايت يافتگان ،اعمال تقوي پيشگان ،خلوص(وصدق)توبه كنندگان،آهنگ جدّي صابران وپرهيز ترسايان ،جويندگي دانشوران ،زينت پارسايان وبيم ناله كنندگان (درگاهت)را مي طلبم،تاـاي خداـاز تو بيم برم بيمي كه مراازنافرمانيهاي توبازدارد،وتا ازتوفرمان برم آنچنان كه شايسته كرامتت گردم وتاازبيم تو،پاك وصميمي به توبرگردم (وتوبه كنم)وتا از محبت تودرخلوص توبه،براي تو زلال شوم ،وتا از حسن ظنيكه به تودارم در همةكارهايم برتوتوكل مي نمايم،چه پاك ومنزهي اي آفريدگار نور،(آري)پاك ومنزه است خداي بزرگوار واورامي ستايم. دعاي عشرات



از مولاي ماامام حسين (ع) ،اين دعاروايت شده است:



به نام خداوندبخشنده مهربان .



پاك ومنزه است خدا ،وستايش از آن خداست وهيچ معبودبحقي جزخدانيست،وخدا بزرگترازآن است كه ستوده شودوهيچ جنبش ونيرويي جزازخداي بلند مرتبةعظيم الشان نيست،خدارادر سپيده دمان وشامگاهان تسبيح مي كنم،خدارادراوقات شب واطراف روزتسبيح مي كنم،خداراآنگاه كه شب مي كنيد،وآنگاه كه صبح مي كنيدتسبيح مي كنم وستايش،درآسمانها زمين،وشامگاه ،وآنگاه كه به نيمه روز مي رسيدازآن اوست،زنده رااز مرده،ومرده رااززنده بيرون مي آورد،وزمين را پس از مرگش(دوباره)زنده ميكند،وشما هم اينگونه بيرون آورده مي شويد،پاك ومنزه است پروردگارت كه خداوند غزت است ـ از آنچه خلق در وصف اوگويند،وسلام بر پيامبران،وستايش مخصوص خداوند پروردگار جهانيان است پاك ومنزّه است پروردگارت كه خداوندعرش عظيم است،پاك ومنزّه است خداوند ملك وملكوت،پاك ومنزّه است خداوندعزّت وعظمت واقتدار ،پاك ومنزّه است آن پادشاه(زنده)،پاك از هركمبود وآلودگي وناشايستگي،پاك ومنزّه است آن هميشه(زنده)پاينده وپاك ومنزّه است پروردگاربرين مرتبة من،پاك ومنزّه است آن خداي بسيار پاك وبسيار پاكيزه كه پروردگار فرشتگان وروح است .



بارالها! درنعمت وعافيت توصبح نمودم ،پس ـ اي خدا ـ برمحمّدوآل محمّددرودفرست،ونعمت وعافيت خودرابرمن كامل گردان،وسپاسگزاريت را به من روزي فرما،بارالها! با نور توره يافتم وبا فضل توبي نياز شدم وبا نعمت تو صبح وشام كردم،(اكنون) گناهان من پيش روي توست،ازتوآمرزش مي طلبم وبه سوي توباز مي گردم،آنچه را عطا كني هيچ چيز (وهيچ كس) نمي تواند مانع شود، وآنچه رابازداري هيچ چيز(وهيچ كس) نمي تواند عطاكند، تو عين حقيقتي كه ديگري آن را به توبهره نداده است ،هيچ جنبش ونيرويي جزاز خداي بلندمرتبه عظيم الشان نيست.



بارالها! تورا گواه مي گيرم وفرشتگان وحاملين عرش وهمة آفريده هاي تودرآسمانهايت وزمينت را گواه مي گيرم كه :حقّاتوآن ذات داراي همه كمالات هستي كه هيچ معبودبحقّي جزتويگانةبي شريك نيست ،وحقّا كه محمد(ص) بنده تو وپيامبر توست.



بارالها! : اين شهادت رانزد خود براي من ثابت بدار تاروقيامت آن رابه يادم آوري و(درآن حال)توازمن خشنود باشي ،همانا توبر آنچه خواهي قادري.



بار الها! ستايش از آن توست ،ستايشي كه آسمانها (به تواضع) براي تو بال بيفكندوزمين وزمينيان براي تو تسبيح گويند.



بارالها! ستايش از آن توست ،ستايشي كه اول آن بالارود،وآخرآن پايان نپذيرد،ستايشي كه فزوني يابد ونابود نشود،ستايشي سرمدي ، ابدي،پيوسته وبي پايان ،ستايشي كه اوج گيردوپايان نيابد.



بارالها! ستايش،دربا طن من، برظاهرمن، بامن وپيش از من وپس ازمن،وپيش رو،وپس وپشت سر من،(همه وهمه)ازآن توست،وـ اي مولاي من ـ (ستايش توراست) آنگاه كه بميرم وفاني شوم،وحمد تنها توراست درهررگي كه آرام است وبر هررگي كه مي زند، وحمد،تنهاتوراست



برهرخوردني وآشاميدني وتندي وشادماني ،وبرهرجاي (رويش)مويي.



بارالها! همه ستايشها وهمه نعمتهاي برين ،تنهاتوراست،وهمةآفريده ها ازآن توست وهمة ملك وهمةتدبيرهاازآن توست ،وهمة خيرها دردست توست ،وهركاري پيداوناپيداي آن ،به سوي تو برمي گردد،وتونقطة پايان هر چيزي.



بارالها! حمد،تنهاتورا ستبرحلم پس ازآگاهيت درمورد من،وحمد،تنهاتوراست بربخشايشت مراازپي توانمنديت برمن.



بارالها! اي آنكه همةحمدهاراصاحبي ،وهمةستايشها راوارثي،وهمةحمدها را مالكي ،وهمة ملك راوارث هستي ،وهمةحمدهاراتازه آفرين ونوآوري،حمد،تنهاتورا ست . اي آنكه به پيمانهاوفا مي كني ،دروعده هاراست مي گويي ، سپاهيانت شكست ناپذيروبزرگواريت ريشه دارواصيل است.



بار الها ! ستايش،تنها توراستاي آنكه درجاتت برين ووالاست خواهشهاي ماسوي را پاسخگويي،ازبالاي هفت آسمان ،فرستندة آياتي ،نورراازظلمات بيرون آورنده،بديهارابرخوبيها



دگرگون سازوخوبيهارادرجات قراردهنده اي .



خدايا حمد،تنها توراست اي آمرزنده گناه وپذيراي توبه ،سخت سزا ده (مجرمان و)صاحب بخشش، هيچ معبود به حقي جزتونيست ،باز گشت همه به سوي توست.



بارالها! ستايش ازآن توست در شب ،آنگاه كه (همه را)فراگيرد،ستايش از آن توست .



بارالها! ستايش از آن توست درشب ،آنگاه كه در پرتو آن ،هر ديدني جلوه كند،ستايش تنها توراست در آخرت ودنيا،ستايش تنها توراست به شمار،هر ستاره اي در آسمان وستايش ،تنهاتوراست به شمار ،هر قطره اي در آسمان،وستايش،توراست به شمار هر قطره اي كه از آسمان مي بارد،وستايش،تنها توراست به شمار هر قطره اي كه در درياها است ،وستايش،تنها توراست به شمار،هردرخت وهر برگ وهرخاك وهركلوخ وهرريگ وهرجن وانس و(نيزبه شمار)پرندگان وچهارپايان وچرندگان وخزندگان.



ستايش،تنها توراست به شمارآنچه برروي زمين و زيرزمين وآنچه درهواوآسمان است،وستايش،تنها توراست به شمارآنچه كه كتاب توآمارگرفته وعلم توبه آن احاطه يافته است.ستايش فراوان، پاكيزه وابدي.



پس ده مرتبه ميگو يي: گواهي مي دهم كه هيچ معبود بحقي جز خداي يگانه بي شريك نيست، همه ملك اوراست . زنده مي كند و مي ميراند، ومي ميراند و زنده مي كند، و او زنده اي است كه نميرد، همه خيرها در دست اوست و او بر هر چيزي تواناست.



و ده مرتبه: مغفرت مي طلبم از خدايي كه هيچ معبود بحقي جز او كه زنده پاينده است، نيست و به سوي او توبه مي كنم.



و نيز : اي خدا ، اي خدا ، اي خدا، اي بخشاينده، اي بخشاينده، اي بخشاينده، اي مهربان، اي مهربان، اي مهربان،اي بسيار مهربان، اي بسيار مهربان، اي بسيار بخشنده،اي بسيار بخشنده، اي زنده، اي پاينده، هر يك را ده مرتبه.



و ده مرتبه : اي نوآفرين آسمانها و زمين، اي خداوند شكوه و بخشندگي.



و ده مرتبه : به نام خداوند بخشنده مهربان.



وده مرتبه: اي آنكه هيچ معبود بحقي جز تو نيست.



و ده مرتبه: بار الها بر محمد و آل محمد درود فرست.



و ده مرتبه: آمين ، آمين.



سپس همه حوايج دنيا و آخرت خود را بخواه كه به خواست خدا برآورده خواهد شد.



كفعمي اين نيايش را از مولاي ما حسين بن علي(ع) نقل كرده است و ما عين آنرا- به سبب اختلاف متنها و اهميت خود دعا- در اينجا مي آوريم.



از سرور ما امام حسين (ع) نقل شده : به نام خداي بخشنده مهربان، پاك و منزه است خدا و ستايش از آن خداست و هيچ معبود بحقي جز خدا نيست و خدا بزرگتر (از بيان و تصور ) است و هيچ جنبش و نيرويي جز از خداي والا مرتبه بزرگوارتر نيست. پاك و منزه است خدا در ساعات شب و آغاز روز، پاك و منزه است خدا در پگاه و شامگاه، پاك و منزه است خدا اول شب و اول روز ، و ستايش از آن اوست در آسمانها و زمين و هنگام شب و چون روز به نيمه رسد. خدايي كه زنده را از مرده و مرده را از زنده بيرون مي آورد و زمين را بعد از مرگ (وخزان) باز زنده مي كند، و همين گونه شما هم پس از مرگ زنده مي شويد، پاك و منزه است پروردگارت پروردگارصاحب عزت از هرچه توصيف مي كنندو سلام بر رسولان و ستايش مخصوص پروردگار عالميان است، پاك و منزه است خداي صاحب عزت و اقتدار،پاك و منزه است خداي داراي كبريا و عظمت، پاك و منزه است خداي فرمانرواي حقيقي آشكار نگاهبان پاكيزه صفت، پاك و منزه است خداي فرمانرواي زنده اي كه نمي ميرد، پاك و منزه است خداي فرمانرواي زنده پاكيزه صفت، پاك و منزه است آن پاينده جاويد، پاك و منزه است آن جاويد پاينده، پاك و منزه است پروردگار عظيم الشأنم، پاك و منزه است پروردگار والا مرتبه ام ، پاك و منزه است آن زنده بپا دارندة همه، پاك و منزه است آن بلند قدر كه بلند مرتبه ترين است ، پاك و منزه است او و متعالي است او، بسيار منزه است او ، پاكيزه صفات است او، كه پروردگار ما و پروردگار فرشتگان و روح است، پاك و منزه است آن جاويدي كه (از خلق)غافل نيست، پاك و منزه است آن دانايي كه نا آموخته است، پاك و منزه است آن آفريدگار ديدنيها و ناديدنيها، پاك و منزه است آنكه ديده ها را دريابد و ديده ها او را در نيابند و او لطيف آگاه است.



بارالها ! من از لطف تو در نعمت و خير و بركت و عافيت صبح كردم. پس بر محمد و آل او درود فرست و با رهانيدنم از آتش ، نعمت و خير و بركات و عافيت خود را بر من كامل گردان و همواره تا هستم، شكر عافيت و فضل و كرامت خود را روزيم كن .



بارالها! من با نور تو هدايت يافتم و با فضل تو بي نياز شدم و با نعمت تو صبح و شام كردم.



بارالها! تو را گواه مي گيرم و گواهي تو بس است و فرشتگان و پيامبران و رسولان و حاملان عرش و ساكنان آسمانها و زمين و همه خلق تو را گواه مي گيرم كه تو آن خدايي كه هيچ معبود بحقي جز تو نيست، يگانه و بي شريكي و محمد بنده و فرستاده توست و تو بر هر چيز توانايي، زنده مي كني و مي ميراني، مي ميراني و زنده مي كني و گواهي مي دهم كه بهشت حق است ، دوزخ حق است، روز رستاخيز حق است و لحظه قيامت بي هيچ شكي آمدني است و خدا در گور خفتگان را برمي انگيزد.



گواهي مي دهم كه علي بن ابيطالب براستي امير حقيقي مؤمنان است و امامان از فرزندانش همان امامان هدايتگر هدايت يافته اند كه نه گمراهند نه گمراه كننده، و آنان اولياي برگزيده و حزب پيروز و خالصان بي آميغ و بهترينهاي خلق و خوش گوهران تواند كه آنان را براي حفظ دين خود برگزيدي و در خلق خود ويژه ساختي و بر بندگانت انتخاب كردي و آنان را حجت بر جهانيان قرار دادي.صلوات و سلام و رحمت و بركاتت بر آنان باد.



بارالها! اين شهادت را نزد خود در نامة عملم بنويس تا (روز قيامت)در حالي كه از من خشنود باشي آن را به يادم آوري ، تو بر هرچه كه خواهي ، توانايي.



بارالها! ستايش از آن توست، ستايشي كه آغازش بالا رود و آخرش پايان نيابد.



بارالها! ستايش از آن توست ، ستايشي كه آسمان به تواضع براي تو بال بيفكند و زمينيان ، تو را تسبيح گويند.



بارالها! ستايش سرمدي ابدي بي انتهاي پيوسته كه لايق حضرتت باشد از آن توست و ستايش در وجود من و بر من و نزد من و با من و پيش از من و پس از من و پيش رو و بالا و زير من و چون بميرم و يكه و تنها بمانم و آنگاه كه فاني شوم (در همه حال اين ستايشها) به تو منتهي گردد(و از آن توست) اي صاحب اختيار من ! آنگاه كه زنده و برانگيخته شوم (نيز)، ستايش از آن توست.



بارالها! ستايش و سپاس بر همه نعمتهايت با همة انواع ستايشها از ن توست تا آنجا كه اي پروردگار ما بپسندي و خشنود گردي.



بار الها! ستايش توراست بر هر جرعه و هر دلاوري و هر گرفتن و رها كردن و هر مو كه در بدن دارم.



بار الها! ستايش از آن توست، ستايشي همپاي ابديت تو و ستايش از آن توست ستايشي كه جز به علم تو پايان نيابد، ستايش از آن توست ، ستايشي كه جز مشيت تو نباشد، و ستايش از آن توست، ستايشي كه جز خشنودي تو پاداش گوينده اش نباشد. و ستايش توراست بر بردباري تو پس از دانستنت، ستايش توراست بر عفو تو پس از قدرتت، و ستايش از آن توست اي برانگيزندة ستايش، ستايش از آن توست اي وارث ستايش، ستايش از آن توست اي پديدآورندة ستايش،ستايش از آن توست اي خريدار ستايش،شتايش از آن توست اي عهده دار ستايش، ستايش از آن توست اي دارندة ستايش،و ستايش از آن توست اي كهن ستايش،ستايش از آن توست اي راست وعدة پايدار پيمان، با اقتدار سپاه و پابرجا دربزرگواري. ستايش از آن توست اي كه بلند مرتبه نيايشها را پاسخ دهنده اي، آيات از بالاي هفت آسمان فرو فرستنده اي. بزرگ بركاتي، بيرون آورندة نور از تاريكيهايي و بيرون كنندة هركه درتاريكيهاست به نوري، تبديل كنندة بديها ونيكيها و قرار دهندة درجات براي حسناتي.



بارالها! ستايش ازآن توست اي بخشندة گناه و پذيرندة توبه،(و اي)سخت عقاب توانمند، هيچ معبود بحقي جز تو نيست بازگشت همه به سوي توست.



بارالها! ستايش از آن توست درشب چون فراگيرد،و ستايش از آن توست در روز چون جلوه كند و ستايش از آن توست در آخرت و در دنيا. ستايش از آن توست به شمار هر ستاره و فرشته در آسمان، ستايش از آن توست به شمار هر خاك و ريگ ودانه وستايش از آن توست به شمار آنچه در دل زمين است،ستايش از آن توست به شمار وزن آب درياها، ستايش از آن توست به شمار برگ درختان، ستايش از آن توست به شمار آنچه بر روي زمين است، ستايش از آن توست به شمار آنچه كتاب آسماني تو آمار گيرد، و آنچه علم تو فراگيرد،ستايش از آن توست به شمار آدميان وجنيان و خزندگان،پرندگان،چرندگان و درندگان . ستايشي بسيار نيكو وخجسته، آنگونه كه تو پروردگار! دوست داري و مي پسندي، و آن گونه كه لايق ذات بزرگوار و اقتدار جلال توست.



(سپس ده بار بگو:)



هيچ معبود بحقي جز خدانيست كه يگانه وبي نياز است، ملك وجودهمه ازاوست وستايش از آن اوست واولطيف آگاه است.



(وده بار:) هيچ معبود بحقي جز خدانيست كه يگانه وبي همتاست ، وملك وجود ازآن اووستايش خاص اوست كه زنده ميكندومي ميراند، مي ميراند وزنده مي كندوخودزنده جاويداست ،هر خيرونيكي به دست اوست واوبر هر چيزي تواناست.



(وده بار:)آمرزش مي طلبم از خدايي كه هيچ معبودبحقي جزاوكه زنده پاينده است نيست وبه سوي اواز گناه بازمي گردم.



(وده بار:)يا الله ياالله



(وده بار :)اي بخشنده اي بخشنده



(وده بار:)اي مهربان اي مهربان



(وده بار:) اي پديدآورنده آسمانهاوزمين



(وده بار:) اي دارندة شكوه وبزرگواري



(وده بار) اي بسيار مهربان اي صاحب منت



(وده بار:) اي زنده اي پاينده



(وده بار:) اي زنده كه هيچ معبود بحقي جزتونيست



(وده بار:) اي خدا كه هيچ معبود بحقي جزتونيست



(وده بار:)بنام خداي بخشنده مهربان



(وده بار:) بارالها! برمحمد آل محمد درود فرست



(وده بار:)بار الها! آنچه رادرخورتوست بامن به جاي آور



(وده بار:) آمين آمين



(وسرانجام ده بارسوره قل هوالله احدرابخوان وبگو:)



بارالها! بامن آن كن كه لايق بزرگواري توست نه آنكه من سزاوارم،كه تواهل تقواواهل آمرزشي ومن سزاوار گناهان وخطايم .پس اي مولاي من به حالم ترحم كن كه تومهربانترين مهربانان عالمي.



(سپس ده مرتبه مي گويي:)



هيچ جنبش وهيچ نيرويي جزاز خدانيست،توكل مي كنم برآن زنده اي كه نمي ميرد وستايش از آن خداست كه فرزندي نگرفته است.



نيايش حضرت(ع) كناركعبه



النبي انعمتني فلم تجدني شاكراوابليتني فلم تجدني صابرا ،فلاانت سلبت النعمه بترك الشكر،ولاادمت الشده بترك الصبر ،الهي ما يكون من الكريم الا الكرم.



امام حسين (ع) (در)ركن اسود(دامن كعبه )رامي گرفت ،وبا خدامناجات ونيايش نموده عرض مي كرد :اي معبودبه حق من! نعمتم بخشيدي وسپاسگزارم نيافتي ومبتلايم نمودي وشكيبايي من،سختي وبلاي خودرا پيوسته داشتي ،(آري ) اي محبوب دل من ! ازكريم ،جزبزرگواري وكرم سر نزند.



دعاي اودر مسجد پيامبر(ص) درسجده



وسيدي ومولاي المقامع الحديد خلقت اعضاي،ام لشرب احميم خلقت امعايي ،الهي لئن طالبتني



بذنوبي لاطالبنك بكرمك ولئن حسبتني مع الخاطئين ،لا جزنهم يجبي لك ،سيدي ان طاعتك لا تنفعك ،ومعصيتي لاتضرك فهب في ما لا ينفعك ،واغفرلي ما لا يضرك فالك ارحم الراحمين.



راوي گويد (درمدينه)واررد مسجدرسول خدا(ص) شدم ،پس حسين بن علي(ع)رادرسجده ديدم



گونه خودبه خاك سوده مي گويد :سرورمن!آيا اعضاي مرا براي گرزهاي آهنين (دوزخ) آفريده اي ؟!معبودا! اگر مرا به گناهانم مؤاخذه فرمايي ،ترا به بزرگواريت باز خواست خواهم نمود واگر مرا به گناهكاران محبوس داري ،ازمحبتي كه به تودارم آنان را آگاه خواهم ساخت ،سرومن!فرمانبرداري بندگان ،توراسودي نبخشد ،ونافرماني من تورا زياني نرساند،پس آن راكه توسودي نرساند به من عطا فرما ،وآن راكه به توزياني نزند برمن ببخشاي براستي كه تورحم كننده ترين رحم كنندگاني.