بازگشت

5- سكونت در بهشت


امام باقر (ع) فرمود: «هر مؤمني كه در سوگ حسين (ع) اشك ديده ريزد، به حدي كه بر گونه اش جاري گردد، خداوند او را ساليان سال در غرفه هاي بهشت مسكن مي دهد» . 90



و نيز امام صادق (ع) فرمود: «هر كس درباره حسين (ع) شعري بخواند و گريه نمايد و يك نفر را بگرياند، بهشت براي هر دوي آنها نوشته مي شود . كسي كه حسين (ع) نزد او ذكر شود و از چشمش به مقدار بال مگسي اشك آيد، اجر او نزد خداست و براي او جز به بهشت راضي نخواهد شد» .91



و نيز فرمود: «هر كس كه در عزاي حسين (ع) بگريد يا ديگري را بگرياند و يا آنكه خود را به حالت گريه و عزا درآورد ، بهشت بر او واجب مي شود» 92.



6- شفا يافتن



يكي ديگر از آثار و بركات مجالس عزاداري حضرت سيد الشهدا (ع) شفا گرفتن است . به طوري كه بارها ديده ايم و شنيده ايم كه بعضي از عزاداران و گريه كنندگان بر حسين (ع) شفا گرفته اند.



نقل است كه مرجع بزرگ شيعه مرحوم آية الله العظمي بروجردي در سن نود سالگي داراي چشماني سالم بودند كه بدون عينك خطوط ريز را هم مي خواندند و مي فرمودند: اين نعمت را مرهون وجود مبارك حضرت ابي عبدالله الحسين (ع) هستم : و قضيه را چنين نقل مي فرمودند:



در يكي از سالها در بروجرد بودم، به چشم درد عجيبي مبتلا شدم كه بسيار مرا نگران ساخته بود . معالجه پزشكان فايده اي نكرد و درد چشم هر روز بيشتر و ناراحتي من افزونتر مي گرديد، تااينكه ايام محرم شد. در ايام محرم آية الله فقيد ، دهه اول را روضه داشتند و دسته هاي مختلف هم در اين عزاداري شركت مي كردند . يكي از دسته هايي كه روز عاشورا به خانه آقا وارد شده بود، «هيئت گِلگيرها» است كه نوعاً سادات و اهل علم و محترمين هستند، در حالي كه هر يك حوله سفيدي به كمر بسته اند، سر و سينه خود را گل آلود كرده و بطور بسيار رقت بار و مهيج و در عين حال با سوز و گداز فراوان و ذكري جانسوز آن روز را تا ظهر عزاداري مي كنند . آقا فرمودند:



«هنگامي كه اين دسته به خانه من آمدند و وضع مجلس با ورود اين هيئت هيجان عجيبي به خود گرفته بود من هم در گوشه اي نشسته و آهسته آهسته اشك مي ريختم و در اين بين هم مقداري گل از روي پاي يكي از همين افراد گلگير برداشته و بر روي چشمهاي ملتهب و ناراحتم كشيدم، و به بركت همين توسل، چشمانم خوب شد و امروز علاوه بر اينكه متبلا به درد چشم نشدم، از نعمت بينايي كامل برخوردارم، و به بركت حضرت امام حسين (ع) احتياج به عينك هم ندارم». با اينكه همه قواي جسماني ايشان تحليل رفته بود با اين وجود تا آخرين ساعات زندگاني از بينايي كامل برخوردار بودند.