بازگشت

گسترش مجالس عزاداري و بزرگداشت اهل بيت


عزادار حقيقي خوب مي داند كه اگر شيعيان از عاشورا درست استفاده مي كردند و از آن الگو مي گرفتند، امروز امام زمان عليه السلام در تنهايي و مظلوميت و آوارگي نبود. افسوس كه شيعه عاشورا را فقط وسيله اي براي عزاداري قرار داد و كمتر از آن الگو گرفت.

حادثه عاشورا بهترين درس ها و بيشترين نيرو و انرژي را براي رفع مصيبت اعظم و حضور و حاكميت ائمه معصومين عليهم السلام در جامعه ايجاد كرد. همين اصالت دادن به سوگواري و مصيبت، و غفلت از حماسه و عمل است كه موجب شد امام زمان عليه السلام از جامعه اسلامي طرد شود و كنج غربت و تنهايي، منتظر غيرت و همت شيعيان باشد.

عزادار كه خود بهترين درسها را از دانشگاه عاشورا گرفته و خود را به مرتبه پنجم يعني مرتبه «منتظر» رسانده است، بهتر از هر كس ديگري از قدرت و آثار شگفت انگيز گريه و عزاداري به طور كلي مجالس بزرگداشت اهل بيت عليهم السلام آگاه است، در جهاد فرهنگي خود بيشترين تلاش را براي برپايي مجالس بزرگداشت اهل بيت عليهم السلام، به خصوص مجالس عزاداري پيشرفته و قوي مبتني بر معرفت و حماسه مي كند چنين مجالسي روح حسيني را در عزاداران ايجاد مي كند و از عزادار يك سرباز قوي براي امام زمان عليه السلام و يك منتقم قدرتمند مي سازد كه بيشترين خدمت را به امام زمان عليه السلام كند و بيشترين ضربه را به دشمنان او و موانع اصلي ظهور او بزند. چنين مجالسي بيشترين تأثير را در سازندگي روحي و معنوي عزادار و ايجاد سنخيت و نزديكي بين او و اهل بيت عليه السلام دارد، چرا كه اين مجالس مركز آشنايي عميق با اهل بيت عليهم السلام و شناخت معارف بلند ديني از زبان قرآن و عترت عليهم السلام مي باشد يعني همان


مجالسي كه سيدالشهدا عليه السلام فرموده [1] و انتظار دارد.

عزادار در اين مرتبه مجالس عزاداري را به مجلسي براي ياري امام زمان عليه السلام تبديل مي كند. مجالس عزاداري در اين مرتبه محلي براي اجتماع و همدلي جهت برطرف كردن موانع ظهور و كمك به حسين مضطر و مظلوم زمان است. در اين مجالس اگر دستي به سر و سينه مي خورد، دست هاي زيادي به سر و روي دشمن خواهد خورد. اگر ساعتي به گريه و عزاداري مي گذرد، ساعت هاي زيادي به عمليات انتقام و فشردن گلوي دشمنان حسين زمان - عجل الله تعالي فرجه الشريف - مي گذرد.

چنين مجالسي مورد عنايت ويژه ي حضرت بقية الله - ارواحنا فداه - است زيرا حضرتش در نهايت غربت و تنهايي درباره اين گونه مجالس و اينگونه افراد چنين فرموده است: «اني لادعو لكل مؤمن يذكر مصيبة جدي الشهيد، ثم يدعو لتعجيل الفرج - من براي هر مؤمني كه مصيبت جد شهيدم را ياد كند و سپس براي تعجيل در فرج دعا كند، دعا مي كنم».

چنين مجالسي كه دل مبارك سيدالشهدا و اصحاب عاشورا و منتقم اصلي خون او و نيز دل مبارك حضرت زهرا عليهاالسلام و همه اهل بيت عليهم السلام را شاد مي كند و دعاي ويژه آنان را در حق عزاداران حقيقي موجب مي شود. در واقع اين گونه مجالس آتش غيرت و مودت را چنان در عزادار زنده مي كند، كه هرگاه نام مبارك سيدالشهدا عليه السلام برده شود، با دلي سوزان و چشمي گريان و قلبي مملو از غيرت و مودت، به ياد منتقم اصلي او مي افتد و چنين عرض مي كند:

«از خدايي كه تو را گرامي داشت و مرا هم به وسيله تو گرامي داشت، مي خواهم كه خون خواهي تو را همراه امام منصور از اهل بيت محمد صلي الله عليه و آله روزي من گرداند». [2] .


و در فقره ديگري خطاب به سيدالهشدا عليه السلام چنين عرض مي كند:

«از خدايي كه... مي خواهم خون خواهي خودم را همراه امام هدايت ظاهر شونده ي ناطق به حق كه از شماست، نصيب من گرداند». [3] .

آري گريه حقيقي و از روي معرفت غيرسوز و غيرت ساز است؛ طبيعت سوز و فطرت ساز است؛ حيوان سوز و انسان ساز است؛ غافل سوز و منتقم سازاست؛ منتقم ساز و منتظرساز است.

زنده باد گريه و زنده باد مجالس گريه حقيقي و سازنده.

والحمد الله رب العالمين


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 44، ص 195.

[2] زيارت عاشورا.

[3] زيارت عاشورا.