بازگشت

پيوند عزادار حقيقي با منتقم خون حسين در عمليات انتقام


پس از آنكه عزادار به اين حقيقت دست يافت كه انتقام حسين عليه السلام جز با آمدن منتقم اصلي و حاكميت او بر جهان ممكن نيست، اين معرفت و سوزدلي كه از مصيبت عظيم بر وجودش حاكم شده، او را با تمام وجود به سوي وجود مقدس امام زمان عليه السلام ايجاد مي كنند. اين كشش مستمر موجب مي شود تا عزادار كه قبلا در سايه معرفت، نسبت به جايگاه معصومين عليهم السلام در نظام خلقت و رابطه وجودي خود با آنها، به حقايقي دست يافته است، معرفت خود را نسبت به امام زمانش و وظيفه اي كه در قبال او دارد، بيشتر كند. با تكميل اين معرفت كه خود عامل عاطفي و محبت را افزايش مي دهد. عزادار به يكي از مهمترين و بالاترين مقاماتي كه ممكن است يك انسان به آن برسد، نايل مي شود و آن مقام «انتظار» است. [1] .

در اين مرتبه عشق به مهدي موعود - عجل الله تعالي فرجه الشريف - و روح خدمت به او، چنان وجود عزادار - كه حالا ديگر «منتظر» شده است - را فرامي گيرد كه ديگر هيچ انگيزه اي براي زنده ماندن و زندگي كردن، جز پيوند با او و كسب رضايت او كه رضايت خداوند است، نخواهد داشت. او به اين حقيقت دست مي يابد كه همه سختي ها و نكبت ها، و همه بي عدالتي ها و جناياتي كه جامعه بشري به آنها دچار گشته است، ناشي از غيبت اين رهبر الهي و معصوم است.


او با علاقه و محبت ابدي كه به خود و مردم جهان دارد و با محبت و عشق روزافزوني كه به گل نرگس - عجل الله تعالي فرجه الشريف - پيدا كرده است؛ و همچنين با وجود مسئوليت و رسالت الهي كه در قبال امام زمانش دارد، دست بكار شده و وارد مرحله «عمل و جهاد» مي گردد.

اما عمل و جهاد او جهت دار و هدفمند است، او به اين نتيجه درست رسيده است كه عبادت و خدمت بدون جهت براي اسلام كافي نيست، بلكه همه عبادت ها و خدمت هايي كه براي اسلام انجام مي شود، همگي بايد يك جهت داشته باشد و آن حركت به سوي خليفه و مظهر خداوند، و نيز پيوند ناگسستني با او است. او ديگر به يك سلسله اعمال خير و صالح و نيز خدمت صرف نمي پردازد بلكه همه اعمال خير و صالح وي، و همه خدماتي كه به اسلام و مسلمين انجام مي دهد، با يك روح خالص و يك هدف خاص همراه است و آن «روح انتظار» و «روح خدمت در انتظار» [2] است.

از اين لحظه به بعد هرگونه فعاليت سياسي، اجتماعي، اقتصادي، نظامي، عبادي و عرفاني، فرهنگي و علمي كه عزادار حقيقي و منتظر به آنها مي پردازد، همگي يك سو و يك جهت دارند و آن حركت به سوي ظهور موعود و منجي جهان و استقرار حكومت جهاني او است. هر فعاليتي كه اين جهت و اين هدف را نداشته باشد، اتلاف استعدادهاي فردي و اجتماعي و نيز خيانت به خداوند و معصومين عليهم السلام و نيز خيانت به اسلام و مسلمين است. دم از خدا و اسلام زدن، و مشغول كردن خود با يك سلسله كارهاي مقدس و مذهبي، بدون در نظر گرفتن روح اسلام و


حركت در مسير خليفه و حجت خدا و ولي الله الاعظم - ارواحنا فداه -، مغرور شدن و فريب خوردن از شيطان با صور مقدس است.

اسلامي كه در آن حجت خدا و وظايفي كه در قبال او به عهده داريم، مورد غفلت و فراموشي قرار گيرد، اسلام ناب محمدي صلي الله عليه و آله نيست؛ بلكه اسلام آمريكايي و اسلام تحت ولايت شيطان است. [3] .

اسلام تحت ولايت طاغوت ها و تحت ولايت شيطان است كه موجب شده تا مردم قرنها از امام زمانشان غفلت كنند و او را در تنهايي، آوارگي، مظلوميت، غربت، ترس و اضطراب [4] ، رها و طرد كنند.


پاورقي

[1] درباره انتظار و مقام منتظر و علت عظمت اين مقام به بخش چهارم کتاب آشتي با امام زمان عليه‏السلام مراجعه شود.

[2] براي اطلاع بيشتر درباره «روح انتظار» و نيز استراتژي «خدمت در انتظار» که امام خميني قدس سره آن را مطرح کرده‏اند به بخش چهارم کتاب آشتي با امام زمان عليه‏السلام مراجعه شود.

[3] براي اطلاع بيشتر از انواع غفلت‏ها و خيانت‏هايي که در ابعاد مختلف سياسي اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و عبادي نسبت به امام زمان عليه‏السلام صورت گرفته و مي‏گيرد به قسمت «غم‏نامه و آشتي» در بخش دوم کتاب آشتي با امام زمان عليه‏السلام مراجعه شود.

[4] همه اين تعابير و تعابير نظير اينها از سوي معصومين عليهم‏السلام درباره وجود مقدس امام زمان عليه‏السلام آمده است.