بازگشت

حاكميت روح رحمت بر عمليات انتقام


عزادار در اين مرتبه به بركت تقرب به معصومين عليهم السلام كه معادن رحمت الهي و كانون مهر و محبت هستند، علاوه بر قوي شدن در عاطفه و مهر حيواني، در عاطفه و مهر انساني نيز قدرتمند و بزرگ شده است. توضيح اينكه همان طور كه در بحث مراتب حيات انساني گفته شد، انسان داراي دو مرتبه كلي حيات حيواني و حيات انساني است كه در هر دو مرتبه داراي خصوصيات و كمالاتي ويژه مي باشد، در مرتبه حيواني، انسان يك حيوان است و همان طور كه در حيوانات نسبت به يكديگر محبت و عاطفه وجود دارد و در سايه اين عاطفه در مسير زندگي و در برابر ناملايمات به يكديگر كمك مي كنند، انسان نيز در سايه مهر و عاطفه حيواني، به انسان هاس ديگر كمك مي كند و در برابر ناملايمات از آنها دفاع مي كند. اما اين مساعدت و دفاع مربوط به مرتبه طبيعي و حيواني زندگي است و با روح حيواني انجام مي گيرد.

مثلا تحمل مريض شدن، درد كشيدن، مجروح شدن، كشته شدن و غم انسان هاي ديگر را ندارد و با هر چيزي كه يكي از اين موارد را براي


انسان ها به وجود آورد، مبارزه مي كند و در صورتي كه انسان به يكي از اين موارد يا ساير موارد مشابه دچار شود، براي او دلسوزي مي كند. در صورت توان به او كمك مي كند و سعي در كاهش مصيبت و غم و اندوه او مي كند و چه بسا از رفاه و آسايش خود براي كاهش درد و غم ديگران سرمايه مي گذارد. اين نوع مهرورزي و عاطفه در زندگي حيوانات به كرات و به وفور ديده مي شود. بسيار ديده شده است كه يك حيوان تحت تأثير عاطفه حيواني اش، براي نجات يك انسان و يا حيواني ديگر اعم از فرزند، جفت و همنوع، خود را به خطر انداخته است. اما همه اين مهرورزي ها در محدوده حيات طبيعي و حيواني و براي نجات حيات طبيعي و عمر محدود دنيايي بوده و هست.

در مرتبه انساني، انسان داراي نگاه انساني و ابدي به خود و ديگران است. عاطفه و محبت او به خود و ديگران تابع نوع نگاهي است كه به انسان به عنوان يك انسان و اشرف مخلوقات - و نه به عنوان يك حيوان با عمر و كمالات محدود و دنيايي - دارد.

در اين نگاه، انسان به واسطه برخورداري از روح و نفخه خدايي، از فرشتگان برتر و اشرف مخلوقات است و براي گذران حيات ابدي و انساني خود به انبياء و كتابهاي آسماني و دين نيازمند است. دين يعني مجموعه اي از قوانين و معارف الهي كه براساس ساختار وجودي انسان و مراحل حيات سه گانه او و نيز با توجه به تخصص هاي هفت گانه [1] مورد نياز براي هدايت انسان، از طرف رب العالمين كه مالك و مدبر انسان و جهان است به وسيله انبياء آورده شده است.


در اين نگاه حيات انسان محدود به دنيا و عالم طبيعت نيست؛ بلكه شامل سه مرحله مي باشد كه حيات دنيا، مرحله دوم و مرتبه مياني حيات او است.

مراحل حيات انسان عبارت است از:

1 - قبل از دنيا 2 - در دنيا 3 - بعد از دنيا (آخرت يا ابديت)

انسان با برخورداري از روح خدايي به اين دنيا آمده و مدتي در اين دنيا زندگي مي كند [2] و سرانجام به سوي خدا و عالم ابديت و آخرت مي رود [3] براساس اين ديدگاه، نمودار خطي حيات و حركت انسان چنين است:

در مرتبه انساني مهر و محبت انسان به همه ابعاد وجودي انسان و با توجه به همه مراحل حيات او، به خودش و ديگران تعلق مي گيرد. او خود و ديگران را دوست دارد اما نه به اندازه يك دنيا كه محدود و كم است، بلكه به اندازه ابديت و بي نهايت.

عزادار حقيقي نه تنها در بعد حيواني و در فضاي زندگي دنيا و حيات طبيعي داراي عالي ترين و قوي ترين محبت ها و عاطفه ها نسبت به ساير


انسان ها و نيز حيوانات، گياهان و حتي جمادات است و همه چيز براي او محترم و دوست داشتني است بلكه نسبت به حيات انساني و ابدي ديگران عالي ترين و قوي ترين محبت و عاطفه را دارا است.

در مرحله پنجم، عزادار با نگاه ابدي و صحيحي كه به انسان از يك طرف، و به دين و رهبران معصوم عليهم السلام از سوي ديگر دارد و در سايه آگاهي دقيق نسبت به زمان خود، دشمنان حيات انساني و ابدي انسان ها و موانع حقيقي رشد و سعادت آنها را مي شناسد و مبارزه اي مبتني بر محبت ابدي به انسان ها را براي نابودي آفات و موانع حيات الهي و انساني، آغاز مي نمايد.

عزادار به علت نگاه ابدي و محبت ابدي به همه موجودات، با هيچ كس خصومت و كينه شخصي و دشمني ندارد، مبارزه و جنگ او، مبتني بر دوستي انسان و در اثر محبت سرشار و ابدي به ايشان و تحت نام مقدس «جهاد» و براي خدا و در راه خدا و به فرمان خدا صورت مي گيرد.

جهاد او انگيزه هاي الهي و آسماني دارد و هرگز تحت تأثير عواملي چون غيظ و غضب شخصي، خشم حيواني، شهوت قدرت و حكومت و نيز جاه طلبي و برتري جويي نيست.


پاورقي

[1] براي اطلاع از تخصص‏هاي هفت‏گانه به بخش نخست کتاب آشتي با امام زمان عليه‏السلام، مراجعه کنيد.

[2] و لکم في الارض مستقر و متاع الي حين، سوره بقره، آيه 36.

[3] انا لله و انا اليه راجعون همان، آيه 156.