بازگشت

خطر جهل به دين و آخرت


گفتيم كه پيامبر صلي الله عليه و آله دين شناسي را بر هر مسلماني واجب فرموده و بر آن تأكيد نموده است. علاوه بر اين كساني را كه در اين امر واجب كوتاهي كنند، چنين توبيخ فرموده اند:

«ان الله تبارك و تعالي يبغض كل عالم بالدنيا جاهل بالآخرة [1] - به درستي كه خداوند تبارك و تعالي هر عالم به دنيايي را كه جاهل به آخرت است، دشمن مي دارد».

از نظر حضرت هر كس آخرت را كه جايگاه ابدي انسان است، نشناسد، هر چند علوم دنيايي را بداند، مبغوض خدا است. زيرا كسي كه آگاهي به آخرت و خانه ابديت خود نداشته باشد، هرگز نمي تواند خود را براي آن آماده كند. بديهي است آماده شدن براي آخرت به وسيله علوم دنيايي حاصل نمي شود. بلكه فقط به وسيله شناخت دين و معارف ديني است كه مي توان آخرت شناس شد و خود را براي آن آماده كرد. به همين دليل معصومين عليهم السلام شيعياني را كه به يادگيري دستورات


ديني و معارف الهي نمي پردازند، بشدت مذمت و توبيخ كرده اند. رسول اكرم صلي الله عليه و آله در اين باره مي فرمايند:

«ليس مني الا عالم او متعلم [2] - از من نيست مگر عالم يا كسي كه در حال يادگيري است.

امام صادق عليه السلام نيز مي فرمايند:

«لست احب ان اري الشاب منكم الا غاديا في حالين: اما عالما او متعلما فان لم يفعل فرط، فان فرط ضيع فان ضيع اثم، و ان اثم سكن النار و الذي بعث محمدا بالحق [3] - دوست ندارم جواني از شما را ببينم مگر اينكه در يكي از دو حالت صبح كند. يا عالم باشد و يا در حال يادگيري؛ پس اگر چنين نكند كوتاهي كرده است؛ و اگر كوتاهي كند، ضايع كرده است؛ و اگر ضايع كند، گناه كرده است؛ اگر گناه كند، قسم به كسي كه محمد صلي الله عليه و آله را به حق مبعوث كرده است، ساكن آتش مي شود».

آري جهل به دين و دستورات آن موجب مي شود كه انسان غافل سر از جهنم درآورد، به همين دليل است كه حضرت در كلام ديگري چنين مي فرمايد:

«لو اوتيت بشاب من شباب الشيعة لا يتفقه، لادبته [4] - اگر جواني از جوانان شيعه را نزد من آورند، كه در دين تفقه [5] نمي كند، او را ادب خواهم كرد».

و همچنين آن حضرت آرزو مي كند كه اصحاب و شيعيانش حلال و حرام دين را به دقت بشناسند تا سر از كوتاهي و تقصير و گناه و عذاب درنياورند، لذا چنين مي فرمايند:


«ليت السياط علي رؤوس اصحابي حتي يتفقهوا في الحلال و الحرام [6] - اي كاش با تازيانه ها بر سر اصحابم مي زدند تا اينكه حلال و حرام دين را خوب بفهمند».

بدون فهم حلال و حرام دين، دينداري ممكن نيست و بدون دينداري سعادت دنيا و آخرت محال است به همين دليل براي شناخت حلال و حرام بايد زحمت كشيد تا دچار عذاب و نكبت دنيا و آخرت نشويم. حتي اگر اين زحمت به قيمت تازيانه خوردن باشد. ببينيم كه امام سجاد عليه السلام چگونه شيعيان را به تحمل سختي در راه فهم درست و دقيق دين تشويق مي فرمايند:

«لو يعلم الناس ما في طلب العلم لطلبوه و لو بسفك المهج و خوض اللجج [7] - اگر مردم بدانند در طلب علم چه فايده اي است آن را مي طلبند اگر چه با ريختن خون دل و فرورفتن در گرداب ها باشد».

و براي تأكيد بيشتر ببينيم كه حضرت كاظم عليه السلام چگونه خطر دينداري سطحي و ضعيف و محروم بودن از فهم دقيق دين را گوشزد مي فرمايند:

«من لم يتفقه في دينه لم يرض الله له عملا [8] - هر كس كه آگاهي عميق از دين نداشته باشد خداوند از هيچ عمل او خرسند نمي شود».

امام علي عليه السلام درباره دين بدون فهم عميق چنين مي فرمايند:

أيها الناس! لا خير في دين لا تفقه فيما [9] - اي مردم! در ديني كه فهم عميق در آن نيست، هيچ خيري وجود ندارد».

ديني كه نسبت به آن شناخت دقيق و صحيح نداريم نمي تواند خوشبختي انسان را در دنيا و آخرت تأمين كند. بسياري از مشكلات و


رنج هاي زندگي مسلمانان به علت عدم شناخت صحيح آنها از دين و عمل نكردن به دستورات حيات بخش آن است. دينداري سطحي و ناآگاهي، هيچ رشد و كمالي را در انسان به وجود نمي آورد، هر چند با عمل و عبادت فراوان توأم باشد. اميرالمؤمنين عليه السلام كه ميزان اعمال ما در قيامت است، چنين مي فرمايند:

«المتعبد علي غير فقه كالحمار الطاحونة يدور و لا يبرح [10] - عبادت كننده ناآگاه از دين همچون خر آسياب است، كه دور خود مي چرخد ولي از جايي كه هست پيشتر نمي رود».

اساسا در اسلام ارزش هر انساني در درجه اول به ميزان شناخت صحيح و عميقي است كه از دين دارد، چنانكه رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله چنين مي فرمايند:

«اكثر الناس قيمة اكثرهم علما و اقل الناس قيمة اقلهم علما [11] - باارزش ترين مردم عالم ترين آنها است و كم ارزش ترين مردم كم علم ترين آنها است».

صرف ادعاي شيعه بودن، بدون شناخت صحيح و دقيق دين نه تنها مفيد و كافي نيست، بلكه براي شخص و براي اصل دين بسيار خطرناك و خطرساز است.


پاورقي

[1] کنز العمال، ح 28982.

[2] العلم و الحکمه في الکتاب و السنة، ص 209.

[3] امالي شيخ طوسي؛ ص 11]303]المجلس الحادي عشر.

[4] بحارالانوار، ج 1، ص 214.

[5] تفقه يعني به دنبال فهم عميق و دقيق و همه‏حانبه بودن.

[6] محاسن برقي، ج 1، ص 229.

[7] اصول کافي، ج 1، ص 35.

[8] تحف العقول، ص 410.

[9] محاسن برقي، ج 1، ص 5.

[10] اختصاص، ص 245.

[11] بحارالانوار، ج 77، ص 122.