بازگشت

محتواي مجالس از نظر امام حسين


وجود مقدس امام حسين عليه السلام، خود بهترين كس براي تعيين كيفيت و محتواي مجالس است. در يكي از فرمايشات نوراني شان چنين مي فرمايند:

«من اتانا لم يعدم خصلة من اربع: آية محكمة و قضية عادلة و اخا مستفادا و مجالسة العلماء [1] - هر كس به سوي ما آيد - در مجالس ما شركت كند - حداقل يكي از چهار چيز را از دست نمي دهد: اصول عقايد و جهان بيني اسلامي، قوانين اخلاقي، برادري سودمند و همنشيني با علماء».

بنابراين مجالس اهل بيت عليهم السلام جاي آشنايي مردم با اصول دين و اعتقادات، اخلاقيات و نيز احكام و فروع دين است. يعني همان سه علمي كه رسول الله صلي الله عليه و آله يادگيري آن را بر هر مسلماني واجب فرموده است. ايشان در فرمايش نوراني ابتدا طلب علم را بر هر مسلماني واجب نموده است؛ و چنين فرمودند «طلب العلم فريضة علي كل مسلم [2] - طلب علم بر هر مسلماني واجب است».


بديهي است علمي كه يادگيري آن بر همگان واجب باشد و به عبارت ديگر تحصيل آن واجب عيني است، نمي تواند از نوع علوم روزمره باشد. بلكه علمي است كه با ساختار وجودي انسان و هدف خلقت او و نيز سعادت دنيا و آخرت او ارتباط مستقيم دارد. آنگاه حضرت در مرحله بعد، علمي را كه، تحصيلش بر هر كس واجب است چنين تشريح مي نمايند:

«انما العلم ثلاثة آية محكمة او فريضة عادلة او سنة قائمة و ما خلاهن فهو فضل [3] - علم حقيقي سه چيز است اصول عقايد، اخلاق و احكام و غير از اينها فضل است».

بنابراين نتيجه مي گيريم كه مجلس مورد رضايت امام حسين عليه السلام مجلسي است كه در آن عزاداران با حقيقت دين و معارف الهي و انساني و نيز وظايفشان به عنوان يك مؤمن و عزادار حقيقي و يك انسان و شيعه راستين آشنا مي شوند.

وقتي برپاكننده مجلس سيدالشهدا عليه السلام خود به مرحله چهارم نرسيده باشد، در تنظيم برنامه ها اصالت و عمده وقت مجلس را به مداحي و سينه زني اختصاص مي دهد و نسبت به سخنراني و سخنران يا اصلا توجهي ندارد و يا كم توجه مي باشد و بيشتر وقتها، اگر سخنراني دعوت مي كنند، به جاي اينكه مطالب و مواردي را كه سيدالهشدا عليه السلام شايسته مجالس خود دانسته، از او بخواهند، بيشتر از او توقع دارند كه از جمعيت اشك و ناله بگيرد. اساسا اين چنين بانياني علاقه زيادي به دعوت از سخنرانان عالم و ورزيده ندارند. بلكه بيشتر كساني را دعوت مي كنند كه بتوانند زمينه مناسب را براي مداحان و شورگرفتن در مجلس فراهم كنند.


از طرفي ديگر عزاداراني هم كه در مرتبه سوم مانده اند و به مرتبه چهارم راه پيدا نكرده اند، علاقه اي به استماع سخنراني و آشنا شدن با معارف الهي و آيين زندگي ديني و وظايفشان ندارند. آنها بيشتر ترجيح مي دهند كه هنگام سخنراني وقت خود را در آبدارخانه يا بيرون مجلس با چاي خوردن و گپ زدن بگذرانند و اگر ناچار باشند در مجلس بنشينند، با بي حوصلگي به سخنراني گوش مي دهند و ترجيح مي دهند زودتر عزاداري و شورگرفتن آغاز شود و چه بسا به صورت هاي مختلف اين بي حوصلگي را به اطلاع سخنران مي رساند.


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 44، ص 195.

[2] اصول کافي، ج 1، ص 30.

[3] همان، جلد 1، ص 32.